در دادسراهای کشور، به ویژه در شهرهای بزرگ که حوزه قضایی آن دادسرای به جهت گستردگی به نواحی متعدد تقسیم میشود مانند تهران و با توجه وظایف متعددی که در قوانین موضوعه کشوری برای مقامی چون دادستان تعریف شدهاست، این مقام برای آن که بتواند به تمامی وظایف خود در دادسرا برسد، ناگزیر به استفاده از برخی از دادیارانی با عنوان “دادیار اظهارنظر” میباشد.
صرف نظر از این که سعی میشود از دادیاران با تجربه در امر فوق استفاده شود، بعضاً در عمل اتفاق می افتد که بنابه پارهای جهات، افراد فاقد سنوات خدماتی و تجربیات شغلی متناسب همطراز با بازپرس برگزیده میشوند و باید پرسید، چگونه چنین دادیار باید نسبت پرونده ای که نیاز به دانش، تخصص و تجربه کاری بالایی است، اعلام نظر عالیه نموده و تا بتوانند نسبت به اقدامات قضایی بازپرس با ویژگی فوق اشکال وارد نموده و با آن مخالفت و عنداللزوم بازپرس را ارشاد نماید؟!! در هر حال، این افراد نسبت به قرارهای نهایی بازپرسان و از جمله قرار جلب به دادرسی صادره وی در پرونده ها اعلام نظر نموده و در صورت موافقب با آن، نسبت به صدور کیفرخواست، به جانشنی از دادستان اقدام مینمایند و متعاقب آن پرونده را به بازپرسی اعاده داده تا پس از مکاتبات اداری، جهت رسیدگی محاکماتی به دادگاه ارسال شود.
اصولاً نظرات ابزاری دادیاران اظهارنظر مورد اشکال دادستان مربوطه قرار نمیگیرد. اگر هم پرونده مهمی در حوزه دادستانی مطرح رسیدگی باشد که از بعد امنیتی، سیاسی، اقتصادی و یا افکار عمومی واجد اهمیت باشد، دادستان در ابتدای ارجاع و پس از آن بر تمام مراحل تحقیقات و صد البته در اظهارنظر نسبت به آن نظارت کامل نموده و عنداللزوم از بازپرس گزارش مراحل اقدام را مطالبه می نماید تا بتواند در هر زمان لازم، پاسخگوی سلسله مراتب بالاتر و مقامات مهم شهرستان و یا استان مربوطه باشد اما با این وصف ممکن است پرونده ای در بادی امر این ویژگی را نداشته و در نتیجه دادستان حساسیت پیشگفته را بدان نداشته باشد، در نتیجه پس از صدور کیفرخواست به این امر مستحضر شود، اینجا است که بحث مخالفت عقیده دادستان با دادیار اظهارنظر در موافقت قبلی این دادیار با قرار جلب به دادرسی بازپرس و در نهایت کیفرخواست صادره مقام اخیرالذکر و امکان یا عدم امکان عول از از آن مطرح می شود.
شرایط و موارد کلی عدول دادستان از کیفرخواست در مواد 282 و 283 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲/۱۲/۴ کميسيون قضايي و حقوقي مجلس شوراي اسلامي با اصلاحات و الحاقات بعدی مصوب ۱۳۹۴/۳/۲۴ پیشبینی گردید که ناظر به رضایت شاکی در جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت است که تا قبل از ارسال پرونده به دادگاه امکان پذیر میباشد. بدین ترتیب، اعاده پرونده از اظهارنظر به بازپرسی موجب از بین رفتن این حق نیست زیرا هنوز پرونده ارسال شده به دادگاه محسوب نمیشود.
علاوه مورد نظر ما در این بحث، وجه دیگری از عدول است که دادستان با کیفرخواست صادره دادیار اظهارنظر مخالف می باشد. این مورد، گرچه از نظر زمانِ عدول با ماده 283 منطبق است اما از حیث شرایط با ماده 282 انطباقی ندارد. پس جای این پرسش قابل طرح است که آیا اساساً در چنین مواردی دادستان حق عدول دارد یا خیر؟
در پاسخ باید گفت با توجه به اصل تبعیت دادیار از دادستان که با لحاظ مواد 23، 88، 92 (اصلاحی 1394/3/24)، 300 و 451 همگی از قانون آیین دادرسی کیفری بخوبی قایل استنباط است، موافقت دادیار اظهارنظر با قرار جلب به دادرسی بازپرس و کیفرخواست صادر این دادیار، تا زمانی که دادستان با آن مخالفتی ابراز ننموده و پرونده به دادگاه ارسال نگردیده باشد، قابل عدول می باشد زیرا علیالاصول رضایت دادستان به آن مفروض است مگر این که مخالفتی نسبت به آن اعلام نماید اما پس از ارسال پرونده به دادگاه به ویژه ارجاع به شعبه مرجوعالیه و ثبت در آن، غیرقابل عدول خواهد بود. همچنانکه پیشتر نیز بیان شد، در اینجا نیز اعاده پرونده از اظهارنظر به بازپرسی موجب از بین رفتن این حق نخواهد بود.
بنابه مراتب، هرگاه دادستان به نحوی از انحاء، اعم از این که خود از باب نظارت و یا متعاقب اعلام هریک از طرفین و … بر موضوع آگاهی یافته و با اعلام نظر قضایی دادیار اظهارنظر مستحضر شود، میتواند تا زمان قبل از ارسال پرونده به دادگاه، با نظر ابزاری دادیار اظهارنظر مخالفت نموده و از اقدامات ایشان عدول و در نتیجه با نظر قضایی بازپرس که در بحث ما “قرار جلب به دادرسی” است، مخالفت نماید.
راقم این سطور در سوابق چندین ساله قضایی خود در دادسرا نمونهای از عدول تصمیم دادستان از اعلام نظر دادیار اظهارنظر پرونده ها نسبت به قرارهای نهایی خود را تجربه ننموده تا نمونه ای از آن را در این اینجا بیاورد اما نمونه ای از پرونده یکی از همکاران تهیه که می توانید در پست “نمونه تصمیم دادستان در مخالفت با موافقت دادیار اظهارنظر با قرار جلب به دادرسی بازپرس و کیفرخواست صادره” ملاحظه نمایید.
با سلام.بنده ۶ماه پیش بر علیه شرکا خود طرح دعوی نمودم.در شکواییه سه مورد را ذکر نمودم که شرکا بدون اجازه.اطلاع بنده سند آپارتمان که سهم بنده که مشا بوده را بنام خودشان انتقال دادند.بنده عنوان را ۱انتقال مال غیر ۲فروش مال غیر ۳اجاره مال غیر مطرح نمودم.دادیار فقط روی فروش مال غیر پافشاری کرده و به بقیه موارد توجه ندارد .بعد از ۶ماه نظر قطعی بر منع تعقیب زده ..و به دادیار اظهار نظر ارجاع داده..آیا میتواند به بقیه موارد درخواست بنده توجه نکند؟
در ضمن طبق مشارکتنامه ۵۰درصد که۳دانگ از هر طبقه را طبق شراکت برای بنده بوده و ۳دانگ دیگر برای شریکم بوده.ایشان هم سه دانگ من و خودش از یک طبقه را واگذار نموده و طبقه دیگر را که باز سه دانگ آن برای بنده بوده را به دیگری اجاره داده.
با سلام
بخش دیدگاه هر پست برای بیان نظرات بازدیدکنندگان در مورد پست منتشره است و سوالاتی که در این بخش مطرح شود، در صورتی پاسخ داده خواهدشد که مرتبط با همان پست باشد و متأسفانه سئوال شما فاید این ویژگی است. نحوه طرح سئوال در پست راهنماي مشاوره حقوقي و قضايي در قضاوتآنلاین به تفصیل بیانشد که باید به آن مراجعه، شرایط بیانشده را مطالعه و سپس اقدام به طرح سئوال خود از طریق کانال قضاوتآنلاین با مدیر آن نمایید. ضمناً بخش تماس با ما نیز صرفاً برای انعکاس نظرات انتقادی یا پیشنهادی نسبت به سایت و محتوای آن به مدیر اختصاص دارد.
خدمت استاد محترم جناب آقای مرادی
باعرض سلام ؛
موضوع: پیرامون اختلاف نظر بین بازپرس و دادستان
بازپرس قرار جلب به دادرسی صادر،و پرونده را برای اظهارنظر نزد دادستان می فرستد، دادستان مخالفت می کند و بر می گرداند، پرونده برای حل اختلاف به دادگاه می رود ، دادگاه موافقت با جلب به دادرسی می نماید.
سوال آیا پرونده مجدداً به بازپرسی بر می گردد در حالیکه قبلاً قرار جلب به دادرسی انجام شده (و تحصیل حاصل است؟!) یا در دادگاه می ماند ؟ رویّه عملی منطبق با قــانــون چیست؟
با عرض پوزش : اگرچه موضوع سوال دقیقاً منطبق با مقاله نیست . ولی به لحاظ عنوان کلی اختلاف نظر دادستان با … سوال داشتم
سلام جناب آقای دهقانی
از آنجایی که رسیدگی به جرائم در دادگاه های کیفری (به جز جرائمی که مستقیماً قابل رسیدگی در این مرجع میباشد) باید به موجب کیفرخواست باشد، در نتیجه با تأیید نظر بازپرس، پرونده از دادگاه به بازپرسی اعاده میشود و بازپرس هم پرونده را جهت صدور کیفرخواست نزد دادستان ارسال میکند تا پس از آن، پرونده از سوی بازپرس به دادگاه ارسال شود. ضمناً تنها در موردی که قرار نهایی (منع یا موقوفی تعقیب) صادره بازپرس در دادگاه نقض گردد و دادگاه جلب به دادرسی متهم را صادر نماید، پرونده را به بازپرسی اعاده می کند و بازپرس نسبت به احضار متهم، تفهیم اتهام و اخذ آخرین دفاع وی و صدور قرار تأمین متناسب اقدام و پرونده را بدون نیاز به ارسال پرونده نزد دادستان جهت صدور کیفرخواست، مستقماً به دادگاه ارسال میکند.
استاد مرادی
باسلام و احترام
ممون از زحماتی که متحمل می شوید …………….چقدر مطالب سایت مفید است و من برای نگارش رساله از آن ها استفاده نمودم ……امیدوارم توفیق روزافزون برایتان حاصل شود
بابک زارعی
شیراز
با درود بر شما بابک عزیز
از مراتب لطف و قدرشناشی شما، بی نهایت سپاسگزارم.
موجب مزید تشکر خواهدشد ، چنانچه با تقبل زحمت، در رساله تان، وب سایت ما را هم از طریق لینک کوتاه مطلب که در انتهای پست قرار دارد، به عنوان یکی از منابع یاد نمایید.
با آرزوی توقیق در تدوین رساله و موفقیت در دفاع از آن.
با سلام و احترام
خدمت استاد مرادی عزیز
واااااااای ………….اگه این کار رو نکرده باشم که سرقت ادبی کردم ………..من رو این موضوع خیلی حساس هستم چون نو دانشگاه هم تو قسمت پژوهش کار میکنم و میبینم که دانشجوهای محترم فقط زحمت کپی رو می کشند به شدت رو این مسئله مقید هستم ……..حتما سایت وزین شما رو به دانشجوهای کوشا که البته روز به روز تعدادشون کم می شه معرفی میکنم
خداوند منان به شما سلامتی و قلمی توانا تر از همیشه عنایت فرماید
برادر شما
بابک زارعی
شیراز
درود بر شما بابک گرامی
قصد جسارتی به کاکوی شیرازی نبود، تنها بیان علاقمندی به ذکر سایت «قضاوت آنلاین» در رساله وزین شما بود تا شاید جایی در آن داشته باشد که با تصدیق شما محقق خواهدشد و این امر مایه افتخار ما است.
حساسیت شما در رعایت حقوق معنوی دیگران، بسیار ستودنی است.
انشاءالله که فرهنگ خلق و تولید اطلاعات از سوی دانشجویان، در کشور ما نهادینه شود.
از این که با تقبل زحمت، معرف سایت به دانشجویان می باشید، بی نهایت قدردانیم.
«لحظه هایتان پر از بهانه های شاد زیستن»