چکیده: در فرضی که بی احتیاطی عابر پیاده منجر به فوت راننده حادثهدیده میشود، چون وی فاقد عنصر قانونی است، مسئولیت کیفری نداشته و در نتیجه صرفاً دارای مسئولیت مدنی در پرداخت دیه به میزان تقصیر خواهدبود.
شماره دادنامه: 93000373
تاریخ صدور: 19/04/93
مرجع صدور: شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی بهارستان
رای بدوی
در خصوص اتهام ج. دایر بر قتل شبه عمدی مرحوم ح. ناشی از بیاحتیاطی به میزان پنجاه درصد تقصیر، موضوع کیفرخواست شماره 608-07/03/93 دادستان عمومی و انقلاب بهارستان؛ حسب شکایت اولیایدم ایشان الف. و م. (به دلالت گواهی حصر وراثت شماره 1217-21/11/92 صادرشده از سوی شعبه دهم شورای حل اختلاف بهارستان) بدین توضیح که برخوردی میان موتورسیکلت پارس به شماره … به رانندگی مرحوم ح. با عابر پیادهای به نام ج. در محور جاده ساوه – حصارک به سمت اسلامشهر در حدود ساعت 22:30 مورخ 25/12/1391 واقع که منجر به فوت راننده موتورسیکلت و ترکنشین آن به نام ک. و عابر (متهم) میشود، پس از بررسیهای کارشناسانه در نهایت هیأت یازده نفره کارشناسی به عنوان آخرین کارشناسان منتخب در این پرونده، علت تامه تصادف را اولاً: بیاحتیاطی از طرف راننده موتورسیکلت موصوف به علت عدم توجه به جلو به میزان پنجاه درصد تقصیر در کل تصادف و ثانیاً: بیاحتیاطی از طرف عابر پیاده به علت انجام عمل مخاطرهآمیز طی عرضِ راه از سطح سوارهرو و عدم استفاده از پل هوایی عابرین پیاده منصوب در محل و بدون توجه به حرکت وسایل نقلیه به میزان پنجاه درصد در کل تصادف اعلام میکند. بنا بهمراتب فوق و پس از استماع اظهارات اولیایدم متوفی و یکی از وکلای آقای الف. (پدر متوفی) و دفاعیات متهم و اظهارات وکیل ایشان، هرچند بند پ ماده 215 آییننامه راهنمایی و رانندگی مصوب 18/03/84 هیأت وزیران عابران را موظف کرده است که برای گذشتن از عرض راه، تنها از گذرگاههای پیاده پل هوایی و گذرگاههای زیرزمینی مجاز عبور نمایند اما صرف بروز چنین رفتاری یعنی عبور از عرض راه، رفتار ضمان آوری برأی عابر نسبت به شخص دیگر به کیفیتی که در این پرونده مطرح شده است، محسوب نمیشود. به عبارت دیگر از دیدگاه نظریه تقصیر، شرط پویای نتیجه رفتار متهم و رفتار متوفی دو سبب برأی وقوع حادثه تلقی شده است که با توجه به شرحی که در بالا آمده است و با عنایت به نظریه فوقالذکر رفتار متهم یک عامل ایستا و رفتار متوفی در وقوع حادثه یک عامل پویا بوده است که از سوی کارشناسان هم عامل پویا آمیخته با تقصیر (عدم توجه به جلو) بوده است. مضاف بر اینکه مفهوم مخالف ماده 333 قانون مجازات اسلامی 1370 که حاکم بر این پرونده (به لحاظ وقوع حادثه قبل از تصویب قانون مجازات اسلامی 01/02/92) میباشد با فرض عبور عابر پیاده از محل ممنوع، چنانچه راننده تقصیر کرده باشد، وی [راننده] را ضامن دیه و خسارت وارد بر عابر کرده و در مقابل ضمانی یا به عبارت دیگر درصد تقصیری بر عهده عابری که از محل ممنوع عبور کرده، در نظر نگرفته است که این امر هماهنگ و منطبق با نظریهای است که بالا اشاره شد. لذا دادگاه تقصیری را متوجه متهم نمیداند و با ذکر این نکته که نظر کارشناس طریقیت دارد نه موضوعیت و مؤید آن هم ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی است بدین شرح که “در صورتی که نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابقت نداشته باشد دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد” در نتیجه طبق اصل 37 قانون اساسی و بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رأی بر برائت ایشان صادر و اعلام میکند. رأی صادرشده حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران خواهد بود.
رئیس شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی بهارستان
شماره دادنامه: 9309970220400895
تاریخ صدور: 1393/7/9
مرجع صدور: شعبه 4 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
رای دادگاه تجدید نظر
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای الف. نسبت به دادنامه شماره 93000373-19/04/93 صادره از سوی شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی بهارستان که به موجب آن در مورد اتهام آقای ج. دایر به قتل غیرعمدی ناشی از بیاحتیاطی در امر رانندگی به میزان 50 درصد تقصیر به لحاظ جرم نبودن عمل انتسابی منجر به برائت گردیده و پس از ابلاغ و در فرجه مورد تجدیدنظرخواهی واقع گردیده است و به حکایت محتویات پرونده متهم عابر پیاده بوده که با وجود پل عابر پیاده از عرض جاده عبور کرده و با موتورسیکلتی که رانندگی آن بر عهده متوفی به نام آقای ح. بوده برخورد و منجر به فوت راننده موتورسیکلت و مصدوم شدن ترک نشین و عابر پیاده (متهم) شده است و بر اساس نظریه کارشناسان میزان تقصیر را برأی عابر و راننده متوفی هرکدام 50 درصد اعلام کرده و متعاقباً نسبت به رانندهی مقصر به لحاظ فوت وی قرار موقوفی تعقیب صادر و پس از ابلاغ قطعیت یافته و با مراجعه اولیایدم و وکیل آنان نسبت به عابر پیاده پرونده به جریان افتاده است و موجب ارجاع به هیئتهای کارشناسی و جلب نظرات کارشناس شده است و از آنجاکه طبق نظر کارشناسان عابر پیاده در بروز حادثه به میزان 50% تقصیر متوجه وی بوده و از این بابت مسئول جبران خسارات بوده و بر اساس قانون مسئولیت مدنی میبایست از طریق تقدیم دادخواست حقوقی اقدام به مطالبه خسارت ناشی از تقصیر میشد و قانونگذار در مواد 714 به بعد قانون مجازات اسلامی-تعزیرات 1375 صرفاً در مورد رانندگان وسایل نقلیه و این که عمل آنان بیاحتیاطی محسوب و جرم تلقی نموده است و نسبت به عابر پیاده عمل وی را جرم ندانسته است و از این حیث دادگاه بدوی در رأی تجدیدنظرخواسته به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری اشاره و استناد نموده و در واقع به لحاظ جرم نبودن عمل انتسابی مبادرت به صدور رأی بر برائت نموده است، بنابراین رأی صادره صحیح و منطبق با موازین قانونی صادر شده است و از ناحیه تجدیدنظرخواه و وکیل وی ایراد و اعتراض موجه و مؤثری که موجب نقض باشد نسبت به آن به عمل نیامده، فلذا با رد تجدیدنظرخواهی از این حیث و به استناد بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته را عیناً تأیید مینماید. رأی صادره قطعی است.
رئیس شعبه 4 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
منبع: قضاوت آنلاین
با عرض سلام و خسته نباشید
من وقتی شش سال داشتم تصادفی کردیم که طرف مقابل کاملا مقصر شناخته شد،در این تصادف صدمه و آسیب زیادی به صورت و سرم وارد شد که هنوز هم تمامی این آثار روی صورت و سر من باقی مانده و حالا با توجه به اینکه پدر من در آن دوران دیه ای بابت این صدمات نگرفته الان که من به سن قانونی رسیده ام می توانم شکایتی کنم و در این خصوص ادعایی داشته باشم یا خیر؟
ممنون
با درود
در سئوال مشخص نیست که آیا بعد از وقوع جرم، پدرتان به عنوان ولی قهری شما از راننده خودرو به عنوان مقصر حادثه شکایت نموده ولی به جای اخذ دیه، رضایت داده و پرونده مختومه شده است یا این که اساساً شکایتی ننموده است.
در فرض نخست، اگر بتوانید ثابت کرد که رضایت نسبت به صدمات آن زمان بوده ولی بعدها مشخص شد که در اثر همان صدمات، عوارضی دیگر ایحاد شده که در آن زمان قابل تشخیص نبوده و در صورت علم عوارض اخیر، هیچگاه به مقصر حادثه رضایت داده نمی شد، می توانید با استناد به پرونده سابق، نسبت مطالبه دیه در دادگاه حقوقی اقدام نمایید.
در فرض دوم، نظر به این که جرم بی احتیاطی در امر رانندگی منجر به ایراد صدمات بدنی غیرعمدی، از جرائمی است که دارای دو حیثت عمومی و خصوصی می باشد و اصولاً رسیدگی به آن با شکایت شاکی شروع می شود، با عنایت به این که عنصر قانونی جرم (که بر حسب نوع صدمات ممکن است یکی از مود 715 الی 717 قانون مجازات اسلامی تعزیرات باشد) و با لحاظ ماده 19 قانون مجازات اسلامی و ماده 105 این قانون، چون از زمان وقوع جرم بیش از مهلت های مقرر قانونی تعقیب کیفری متهم سپری شده است و جنبه عمومی آن نیز مشمول مرور زمان گردید، در صورت طرح شکایت، جنبه عمومی جرم منتهی به صدور قرار موقوفی تعقیب خواهدشد اما جنیه خصوصی آن که مطالبه دیه از ناحیه شما است، قابل رسیدگی خواهد بود. مواد 17 و 20 قانون آیین دادرسی کیفری ناظر به همین مورد است. به عبارت دیگر، قاضی تحقیق دادسرا (اعم از دادیار یا بازپرس) بعد از صدور قرار موقوفی تعقیب و احراز تقصیر راننده مقصر، باید پرونده را جهت رسیدگی به درخواست مطالبه دیه شما از مقصر حادثه به دادگاه ارسال نماید تا این دادگاه به موجب مواد ذکرشده، اتخاذ تصمیم نماید.
به خاطر داشته باشید که رویه قضایی برخی دادسراها و محاکم در این خصوص به کیفیت فوق نیست و با صدور قرار موقوقی تعقیب متهم، شاکی را هدایت به طرح دعوی حقوقی مطالبه دیه از دادگاه حقوقی می کنند.