ماده 7-
1- دبیر كل صورتی از اسامی كسانی را كه به این طریق معرفی شدهاند به ترتیب حروف الفبا تنظیم مینماید. فقط این اشخاص قابل انتخاب خواهند بود مگر در موردی که به موجب فقره دوم از ماده 12 پیشبینی شده است.
2- دبیر كل این صورت را به اطلاع مجمع عمومی و شورای امنیت میرساند.
ماده 8- مجمع عمومی و شورای امنیت هر یك مستقلاً اعضاء دیوان را انتخاب مینمایند.
ماده 9- در هر انتخاب، انتخاب كنندگان باید مد نظر داشته باشند اشخاصی كه برای عضویت دیوان بینالمللی دادگستری معین میشوند نه فقط باید شخصاً دارای شرایط مقرر باشند بلكه مجموعاً بتوانند نماینده اقسام بزرگ تمدنها و مهمترین نظامهای قضایی جهان نیز باشند.
ماده 10-
1- كسانی منتخب محسوب میگردند كه هم در مجمع عمومی و هم در شورای امنیت دارای اكثریت تام بودهاند.
2- در رای شورای امنیت خواه برای انتخاب قضات و خواه برای تعیین اعضاء كمیسیون مقرر در ماده 12 هیچ فرقی بین اعضاء دائم و غیردائم شورای امنیت گذاشته نخواهد شد.
3- هرگاه آراء مجمع عمومی و شورای امنیت به بیش از یكنفر از اتباع یك دولت داده شود فقط مسنترین آنها انتخاب میگردد.
ماده 11- هرگاه پس از جلسه اول انتخابات باز كرسیها خالی باقی بماند به طریق مذكور به انتخابات دوم و در صورت لزوم به انتخابات سوم نیز مبادرت میگردد.
ماده 12-
1- هرگاه پس از سومین جلسه انتخابات باز كرسیهایی خالی بماند ممكن است در هر موقع خواه به درخواست مجمع عمومی و خواه به درخواست شورای امنیت كمیسیون مشتركی مركز از شش عضو كه سه نفر از آنها را مجمع عمومی و سه نفر دیگر را شورای امنیت معین میكند تشكیل شود تا برای هر كرسی خالی اسم یكنفر را به اكثریت تام معین و آن را به منظور انتخاب جداگانه به مجمع عمومی و به شورای امنیت پیشنهاد كنند.
2- كمیسیون مشترك میتواند اسم هر شخصی را كه دارای شرایط مقرر بوده و حائز اتفاق آراء كمیسیون باشد در صورت اسامی منظور دارد ولو اینكه اسم آن شخص در صورت اسامی اشخاصی كه به موجب ماده 7 معرفی شدهاند موجود نباشد.
3- هرگاه كمیسیون مشترك تشخیص دهد كه نمیتواند به تامین انتخاب موفق گردد اعضاء دیوان بینالمللی دادگستری كه قبلاً معین شدهاند كرسیهای خالی را در مدتی كه از طرف شورای امنیت معین میشود و از میان اشخاصی كه در مجمع عمومی و در شورای امنیت دارای رای بودهاند پر میكنند.
4- هرگاه آراء قضات به طور مساوی تقسیم شود رای مسنترین آنها قاطع خواهد بود.
ماده 13-
1- اعضاء دیوان بینالمللی دادگستری برای مدت 9 سال انتخاب شده و قابل انتخابات مجدد نیز خواهند بود معذلك در مورد قضاتی كه در انتخابات اول اعضاء دیوان معین میگردند ماموریت 5 نفر از آنها در انقضای سه سال و ماموریت پنج نفر دیگر در آخر شش سال خاتمه پذیر میشود.
2- قضاتی را كه ماموریت آنها باید در دوره مقدماتی سه سال و شش ساله خاتمه یابد دبیر كل ملل متحد فوراً پس از ختم اولین انتخابات به وسیله قرعه معین میكند.
3- اعضای دیوان مادام كه جانشین آنها معین نشده است در شغل خود باقی خواهند بود و پس از تعیین جانشین نیز به كارهایی كه قبلاً به آن رجوع شده است رسیدگی خواهند كرد.
4- در صورت استعفای یكی از اعضای دیوان بینالمللی دادگستری، آن استعفا به رئیس دیوان مزبور داده میشود تا به دبیركل ملل متحد ابلاغ گردد، به محض این ابلاغ كرسی عضو مستعفی خالی محسوب میشود.
ماده 14- پركردن كرسیهای خالی با قید رعایت ترتیب ذیل به همان طریقی به عمل میآید كه برای انتخاب اولی مقرر است. دبیر كل ملل متحد باید در ظرف یكماه از تاریخ خالی شدن كرسی، دعوتی را كه به موجب ماده 5 مقرر شده به عمل آورد و تاریخ انتخابات به وسیله شورای امنیت معین خواهد شد.
ماده 15- مدت ماموریت عضو منتخب به جای عضو دیگری كه هنوز مدت ماموریت او تمام نشده است همان بقیه مدت سلف او خواهد بود.
ماده 16-
1- اعضای دیوان نمیتوانند هیچ ماموریت سیاسی یا اداری به عهده بگیرند یا به شغلی بپردازند كه جنبه حرفهای داشته باشد.
2- در صورت تردید در این مورد حكم دیوان قطعی است.
ماده 17-
1- اعضای دیوان نمی توانند در هیچ كاری سمت نمایندگی یا مشاورهای یا وكالت داشته باشند.
2- آنها نمیتوانند در تسویه هیچ كاری كه سابقاً در آن كار به سمت نمایندگی یا مشاورت یا وكالت یكی از طرفین یا به سمت عضویت یك محكمه ملی یا بینالمللی یا یك هیات تحقیقی یا به هر عنوان دیگری مداخله داشتهاند شركت كنند.
3- در صورت تردید حكم دیوان قاطع خواهد بود.
ماده 18-
1- اعضای دیوان را نمیتوان از شغل خود منفصل نمود مگر در صورتی كه سایر اعضا متفقاً رای دهند كه دیگر آن عضو واجد شرایط مقرر نیست:
2- دفتردار دیوان مراتب را رسماً به دبیركل ملل متحد اطلاع میدهد.
3- به محض این ابلاغ كرسی عضو منفصل، خالی محسوب میشود.
ماده 19- اعضای دیوان در اجرای وظایف خود دارای مزایا و مصونیتهای سیاسی خواهند بود.
ماده 20- هر عضو دیوان باید قبل از تصدی شغل خود در جلسه علنی رسماً تعهد نماید كه مشاغل خود را در كمال بیطرفی و از روی نهایت وجدان انجام خواهد داد.
ماده 21-
1- دیوان بینالمللی دادگستری رئیس و نایب رئیس خود را برای مدت سه سال معین مینماد. تجدید انتخاب آنها جایز است.
2- دیوان دفتردار و هر كارمند دیگری را كه لازم باشد معین مینماید.
ماده 22-
1- مقر دیوان مزبور میتواند در صورتیكه لازم بداند در جای دیگری مستقر گردد و اجرای وظیفه نماید.
2- رئیس و دفتردار دیوان بینالمللی در مقر دیوان مقیم خواهند بود.
ماده 23-
1- دیوان بینالمللی دادگستری همیشه در حال اشتغال خواهد بود مگر هنگام تعطیلات قضایی كه اوقات و مدت آن را خود دیوان معین مینماید.
2- اعضای دیوان حق گرفتن مرخصهای مرتب دارند. تاریخ و مدت این مرخصیها را خود دیوان با در نظر گرفتن مسافت بین لاهه و خانه اصلی اعضا معین خواهد نمود.
3- جز در موارد مرخصی یا عدم امكان حضور به علت ناخوشی یا به هر علت مهم دیگری كه صحت آن را رئیس دیوان تشخیص میدهد، اعضای دیوان بینالمللی دادگستری باید همیشه تحت اختیار دیوان مزبور باشند.
ماده 24-
1- هرگاه نظر به علت خاصی یكی از اعضای دیوان تشخیص دهد كه نباید در رسیدگی به یك كار معینی شركت نماید مراتب را به اطلاع رئیس میرساند.
2- هرگاه در چنین مواردی بین رئیس و عضو دیوان اختلاف نظر باشد رای خود دیوان قاطع خواهد بود.
3- در صورت عدم توافق میان اعضای دیوان و رئیس آن، حكم دادگاه قطعی است.
ماده 25-
1- دیوان بینالمللی دادگستری باید اختیارات خود را در جلسه علنی انجام دهد مگر اینكه به موجب این اساسنامه غیر از این تصریح شده باشد.
2- با قید اینكه عده قضات حاضر برای تشكیل دیوان بینالمللی دادگستری به كمتر از دوازده نرسد، نظامنامه دیوان مزبور میتواند مقرر دارد كه یك یا چند نفر از قضات به نوبت و برحسب اوضاع ممكن است از شركت در جلسات معاف گردند.
3- برای اینكه دیوان بتواند تشكیل گردد حد نصاب 9 نفر كافی خواهد بود.
ماده 26-
1- دیوان بینالمللی دادگستری میتواند در هر موقع بنابه تشخیص خود یك یا چند شعبه كه لااقل مركب از سه نفر باشد تشكیل دهد تا به دعاوی از یك طبقه معین مثلاً به دعاوی راجع به كار و یا راجع به ترانزیت و ارتباطات رسیدگی نماید.
2- دیوان مزبور میتواند در هر موقع برای رسیدگی به یك كار معین شعبهای تشكیل دهد. عده قضات این شعبه را خود دیوان با رضایت طرفین دعوی معین مینماید.
3- شعبههای مذكور در این ماده در صورتیكه طرفین تقاضا نمایند حكم خواهند داد.
ماده 27- هر حكمی كه به وسیله شعبههای مذكور در ماده 26 و 29 داده شود به منزله حكمی خواهد بود كه خود دیوان داده باشد.
ماده 28- شعبههای مذكور در ماده 26 و 29 میتوانند با رضایت طرفین در خارج از لاهه منعقد گشته و اجرای وظیفه نمایند.
ماده 29- به منظور پیشرفت سریع امور، همه ساله دیوان بینالمللی دادگستری یك شعبه مركز از پنج قاضی تشكیل خواهد داد تا در صورت درخواست طرفین رسیدگی اختصاری نماید. بعلاوه دو نفر قاضی نیز معین خواهند شد تا جای هر قاضی را كه نتواند در محاكمه شركت كند بگیرند.
ماده 30-
1- دیوان بینالمللی دادگستری به موجب آئیننامه طرف انجام وظایف و اختیارات و مخصوصاً آیین دادرسی خود را معین مینماید.
2- آئیننامه دیوان مزبور میتواند وجود معاونینی را پیش بینی نماید كه در خود دیوان یا در شعبههای آن بدون داشتن حق رای حضور به هم رسانند.
ماده 31-
1- قضاتی كه ملیت هر یك از طرفین دعوی را دارند حق خواهند داشت در رسیدگی به دعوایی كه در دیوان بینالمللی دادگستری مطرح است شركت نمایند.
2- اگر در دیوان مزبور یك قاضی از ملیت یكی از طرفین دعوی باشد طرف دیگر میتواند شخصی را به انتخاب خود معین نماید تا به عنوان قاضی در محاكمه شركت كند. این شخص باید حتیالامكان از میان كسانی انتخاب گردد كه طق ماده 4 و 5 معرفی شدهاند.
3- هرگاه در میان قضات دیوان هیچكس از ملیت طرفین دعوی وجود نداشته باشد هریك از آنها میتواند یك نفر قاضی به طریقی در بند پیش مذكور است معین كند.
4- مفاد این ماده در مورد ماده 26 و 29 نیز رعایت خواهد شد. در این موارد رئیس دیوان از یك و در صورت لزوم از دو نفر از اعضاء دیوان كه شعبه را تشكیل میدهند تقاضا خواهد كرد كه جای خود را به اعضایی كه ملیت طرفین ذینفع را دارند واگذار كنند و اگر در میان اعضاء عضوی از ملیت طرفین دعوی نباشد یا در صورت بودن آن عضو نتواند در محاكمه شركت كند جای خود را به قضاتی كه طرفین دعوی مخصوصاً معین كردهاند خواهند داد.
5- هرگاه در یك محاكمه چندین طرف منافع مشترك داشته باشند. تمام آنها از حیث اجرا مقررات فوق در حكم یك طرف خواهند بود. در صورت تردید حكم دیوان قاطع است.
6- قضاتی كه به نحو مذكور در فقره 2 و 3 و 4 این ماده معین میشوند باید مقررات ماده 2 و بند دوم از ماده 17 همچنین مقررات ماده 20 و 24 این اساسنامه درباره آنها رعایت گردد. قضات مزبور در پایه تساوی كامل با همقطاران خود در رای شركت خواهند كرد.
ماده 32-
1- اعضای دیوان مقرری سالیانه دریافت خواهند نمود.
2- به رئیس دیوان فوقالعاده مخصوص سالیانه پرداخت میشود.
3- نایت رئیس دیوان برای هر روزی كه شغل ریاست را انجام میدهد فوقالعاده مخصوص دریافت خواهد داشت.
4- قضات غیراز اعضای دیوان كه به موجب ماده 31 معین میشوند برای هر روز كه انجام وظیفه مینمایند حقالزحمهای دریافت خواهند نمود.
5- مقرری و فوقالعاده و حقالزحمههای مذكور را مجمع عمومی معین مینماید. میزان آنها را نمیتوان در مدت ماموریت قضات پایین آورد.
6- مقرری دفتردار را مجمع عمومی بنا به پیشنهاد دیوان تعیین خواهد كرد.
7- شرایطی را كه به موجب آن درباره قضات دیوان بینالملی دادگستری و دفتردار آن مبلغی به عنوان وظیفه برقرار میگردد و همچنین شرایطی را كه طبق آن باید مخارج سفر قضات و دفترداری به آنها مسترد گردد، آئیننامهای معین خواهد نمود كه به تصویب مجمع عمومی رسیده است.
8- مقرری و فوقالعاده و حقالزحمهها از هرگونه مالیات معاف است.
ماده 33- مخارج دیوان بینالمللی دادگستری به نحوی كه از طرف مجمع عمومی معین میشود به عهده سازمان ملل متحد خواهد بود.
فصل دوم- صلاحیت دیوان دادگستری بینالمللی
ماده 34-
1- فقط دولتها میتوانند به دیوان بینالمللی دادگستری رجوع كنند.
2- دیوان مزبور میتواند طق شرایط مقرر در آئیننامه خود در مورد دعاونی كه به دیوان رجوع شده است از موسسههای بینالمللی عمومی اطلاعات بخواهد و نیز اطلاعاتی را كه این موسسات با ابتكار خود به دیوان میدهند دریافت خواهد كرد.
3- هرگاه در ضمن دعوایی كه به دیوان رجوع گردیده تفسیر سند تاسیس یك موسسه بینالمللی عمومی یا تفسیر قرارداد بینالمللی كه به موجب آن سند قبول شده است مطرح گردد دفتر دیوان باید صورت جلسات كتبی محاكمه را به اطلاع آن موسسه برساند.
ماده 35-
1- دولتهای امضاء كننده این اساسنامه حق رجوع به دیوان بینالمللی دادگستری را دارند.
2- شرایطی كه به موجب آن سایر دولتها میتوانند با رعایت مقررات خاص عهدنامههای جاری به دیوان مزبور رجوع كنند از طرف شورای امنیت معین خواهد شد بدون اینكه در هیچ مورد در آن شرایط برای طرفین دعوی یك عدم تساوی در مقابل دیوان تولید گردد.
3- هرگاه دولتی كه عضو ملل متحد نیست طرف دعوی واقع گردد دیوان بینالمللی دادگستری سهمیهای را كه باید آن دولت در مخارج دیوان متحمل گردد معین خواهد نمود معذلك اگر آن دولت در مخارج دیوان شركت داشته باشد دیگر اجرای این حكم مورد نخواهد داشت.
ماده 36-
1- دیوان بینالمللی دادگستری نسبت به كلیه اموری كه طرفین دعوی به آن رجوع میكنند و همچنین نسبت به موارد خاصی كه به موجب منشور ملل متحد یا به موجب عهدنامه و قراردادهای جاری پیشبینی شده است، صلاحیت رسیدگی دارد.
2- دولتهای امضاءكننده این اساسنامه میتوانند در هر موقع اعلام دارند كه قضاوت اجباری دیوان بینالمللی دادگستری را نسبت به تمام اختلافاتی كه جنبه قضایی داشته و مربوط به موضوعات ذیل باشد در مقابل هر دولت دیگری كه این تعهد را متقبل گردد به خودی خود و بدون قرارداد خاصی قبول مینمایند.
الف- تفسر یك عهدنامه؛
ب- هر مساله كه موضوع حقوقی بینالمللی باشد؛
ج- حقیقت هر امری كه در صورت ثبوت، نقض یك تعهد بینالمللی محسوب میگردد؛
د- نوع و میزان غرامتی كه باید برای نقض یك تعهد بینالمللی داده شود.
3- اعلامیههای مذكور ممكن است بدون هیچ قید یا به شرط معامله متقابل با چند دولت یا با بعضی از آنها برای مدت معینی به عمل آید.
4- این اعلامیهها به دبیر كل سازمان ملل متحد تسلیم میگردند و ایشان رونوشت آن را به امضاء كنندگان این اساسنامه و همچنین به دفتر دیوان بینالمللی دادگستری ارسال میدارد.
5- اعلامیههایی كه به موجب ماده 36 اساسنامه دیوان دائمی دادگستری بینالمللی صادر شده و هنوز معتبر است در روابط بین امضاء كنندگان این اساسنامه در حكم آن خواهد بود كه قضاوت اجباری بینالمللی دادگستری برای بقیه مدت مذكور در آن اعلامیهها و بر طبق مقررات آنها قبول شده است.
6-در صورت اختلاف راجع به صلاحیت دیوان. حكم دیوان قاطع است.
ماده 37- هرگاه به موجب یك عهدنامه یا قراردادی كه هنوز معتبر است ارجاع اختلاف به هیات قضاتی پیش بینی شده باشد كه بایستی از طرف جامعه ملل یا دیوان دائمی دادگستری بینالمللی تشكیل گردد نسبت به امضاء كنندگان این اساسنامه آن هیات قضات عبارت خواهد بود از دیوان بینالمللی دادگستری.
ماده 38-
1- دیوان بینالمللی دادگستری كه ماموریت دارد اختلافاتی را كه به آن رجوع میشود بر طق حقوق بینالمللی حل و فصل نماید موازین زیر را اجرا خواهد كرد:
الف- عهدنامههای بینالمللی را اعم از عمومی و خصوصی كه به موجب آن قواعدی معین شده است كه طرفین اختلاف آن قواعد را به رسمیت شناختهاند؛
ب- عرف بینالمللی به عنوان رویهای كلی كه به صورت قانون پذیرفته شده است؛
ج- اصول عمومی حقوقی كه مقبول ملل متمدن است؛
د- با رعایت حكم ماده 59 تصمیمات قضایی و عقاید برجستهترین مبلغین ملل مختلف به منزله وسائل فرعی برای تعیین قواعد حقوقی.
2- مقررات این ماده حقی را كه دیوان دادگستری بینالمللی دارد و به موجب آن میتواند در صورت تقاضای طرفین درباره آنها به نحوی تساوی طبق قانون حكم دهد خللی وارد نمیآورد.
فصل سوم – آئین دادرسی
ماده 39-
1- زبانهای رسمی دیوان بینالمللی دادگستری فرانسه و انگلیسی است. هرگاه طرفین دعوی موافقت نمایند كه تمام جریان كار به زبان فرانسه به عمل آید حكم نیز به زبان فرانسه امضاء خواهد شد. هرگاه طرفین دعوی توافق نمایند كه تمام جریان كار به زبان انگلیسی به عمل آید حكم نیز به زبان انگلیسی داده میشود.
2- در صورت نبودن موافقتی برای تعیین زبانی كه باید به كار گرفته شود طرفین دعوی میتوانند در تقریرات خود هر یك از این دو زبان را كه ترجیح میدهند به كار برند و حكم دیوان نیز به فرانسه و انگلیسی داده خواهد شد. در این صورت خود دیوان معین میكند كه كدام یك از این دو نص معتبر خواهد بود.
3- دیوان به درخواست هر طرفی اجازه خواهد داد كه آن طرف زبانی غیر از فرانسه یا انگلیسی به كار برد.
ماده 40-
1- دعاوی به اقتضای مورد یا به وسیله ابلاغ توافق طرفین دعوی یا به وسیله دادخواستی كه به دفتردار داده میشود به دیوان رجوع میگردد. در هر صورت باید موضوع اختلاف و طرفین دعوی معین گردند.
2- دفتردار فوراً عرض حال را به هر ذینفعی ابلاغ میكند.
3- و نیز نامبرده موضوع را به وسیله دبیركل سازمان ملل متحد به اطلاع اعضای ملل متحد و همچنین به اطلاع دولتهایی كه حق رجوع به دیوان دارند میرساند.
ماده 41-
1- دیوان بینالمللی دادگستری اختیار دارد در صورتی كه تشخیص دهد كه اوضاع و احوال ایجاب میكند اقداماتی را كه باید برای حفظ حقوق طرفین موقتاً به عمل آید انجام دهد.
2- تا صدور حكم قطعی تعیین این اقدامات باید فوراً به طرفین اختلاف و به شورای امنیت ابلاغ گردد.
ماده 42-
1- نمایندگی طرفین در دیوان بینالمللی دادگستری به عهده كسانی است كه از طرف آنها معین میشود.
2- طرفین میتوانند در محضر دیوان از مشاورین حقوقی یا وكلای دادگستری كمك بگیرند.
3- نمایندگان و مشاوران و وكلای طرفین در محضر دیوان دارای مزایا و مصونیتهایی خواهند بود كه برای انجام آزادانه وظایف آنها لازم است.
ماده 43-
1- آئین رسیدگی دو مرحله دارد یك كتبی و دیگری شفاهی.
2- آئین كتبی عبارت است از ابلاغ لوایح متقابل و بنا بر اقتضاء جواب آنها به قاضی و به طرف و همچنین از ابلاغ اوراق و مدارك مربوط به دعوی.
3- ابلاغ به وسیله دفتردار و به ترتیب در مدتی كه از طرف دیوان معین میشود به عمل میآید.
4- رونوشت مصدق هرگونه اوراق كه یكی از طرفین میدهد باید به طرف دیگر ابلاغ شود.
5- آئین شفاهی عبارت است از استماع به اظهارات شهود و كارشناسان و نمایندگان و مشاورین حقوق وكلای دعوی.
ماده 44-
1- برای ابلاغ به هر كسی غیر از نمایندگان و مشاوران و وكلای طرفین دیوان بینالمللی دادگستری مستقیماً به دولتی مراجعه خواهد كرد كه ابلاغ در خاك آن دولت میبایستی تسلیم شود.
2- همین ترتیب در مواردی كه بایستی مداركی در محل مجمعآوری شود نیز صدق میكند.
ماده 45- رسیدگی تحت ریاست رئیس و در صورت غیبت او تحت ریاست نایت رئیس به عمل میآید. در صورت غیبت هر دو ریاست به عهده قدیمیترین قاضی از میان قضات حاضر خواهد بود.
ماده 46- جلسه رسیدگی علنی است مگر اینكه خود دیوان تصمیم دیگری بگیرد یا اینكه طرفین درخواست نمایند كه جلسه بدون حضور تماشاچی تشكیل شود.
ماده 47-
1- در هر جلسه صورت جلسهای تهیه خواهد شد كه به امضای رئیس و دفتردار میرسد.
2- فقط این صورت جلسه اعتبار سند رسمی خواهد داشت.
ماده 48- دیوان بینالمللی دادگستری برای اداره كردن جریان دعوی و تعیین ترتیبات و مهلتهایی كه باید هر یك از طرفین بر طبق آن آخرین تقاضای خود را از دیوان بنامیند قرارهایی صادر و هر اقدامی را كه برای اقامه ادله مقتضی باشد به عمل میآورد.
ماده 49- دیوان بینالمللی دادگستری میتواند حتی قبل از شروع جلسه از نمایندگان طرفین بخواهد كه تمام مدارك را تقدیم و كلیه توضیحات خود را بدهند. در صورت امتناع این نكته را دیوان منظور نظر خواهد داشت.
ماده 50- دیوان میتواند هرگاه لازم باشد یك تحقیق یا یك امر مشورتی را به هر شخص یا هیأت یا دفتر یا كمیسیون و یا موسسهای كه خود دیوان انتخاب میكند رجوع نماید.
ماده 51- در جریان محاكمه كلیه سوالات مقتضی از شهود و كارشناسان بر طبق ترتیباتی به عمل میآید كه دیوان بینالمللی دادگستری در آئیننامه مذكور در ماده 30 مقرر خواهد داشت.
ماده 52- پس از آنكه در تاریخهای مقرر اسناد و مدارك دریافت و اظهارات شهود استماع گردید دیوان میتواند هر شهادت یا مدارك جدیدی را كه یكی از طرفین بخواهد بدون رضایت طرف دیگر به او بدهد رد نماید.
ماده 53-
1- اگر یكی از طرفین در جلسه رسیدگی حاضر نشود یا از ابراز دلایل خودداری نماید طرف دیگر میتواند از دیوان تقاضا نماید كه بر طبق درخواستهای او حكم بدهد.
2- قبل از اینكه دیوان این تقاضا را بپذیرد باید مطمئن گردد كه نه فقط طبق ماده 36 و 37 صلاحیت رسیدگی دارد بلكه درخواستهای مزبور هم از نقطه نظر حقوقی و هم از نقطه نظر عملی صحیح و با اساس است.
ماده 54-
1- وقتی كه نمایندگان و مشاورین و وكلای طرفین تمام وسائلی را كه مفی میدانند تحت نظر دیوان به كار بردند رئیس ختم محاكمه را اعلام مینماید.
2- سپس هیات داوران برای مشورت به اتاق مشاوره می رود. مشاوره داوران باید محرمانه به عمل آمده و سری بماند.
ماده 55-
1- احكام داوران با اكثریت قضات حاضر صادر میشود.
2- در صورت تساوی آراء، رای رئیس یا كسی كه جانشین او است قاطع خواهد بود.
ماده 56-
1- حكم باید موجه باشد.
2- اسامی قضاتی كه در صدور حكم شركت كردهاند باید در حكم قید گردد.
ماده 57- هرگاه حكم كالاً یا جزاً به اتفاق آراء قضات صادر نشده باشد هر قاضی حق خواهد داشت شرح عقیده شخصی خود را صمیمه حكم كند.
ماده 58- حكم باید به امضای رئیس و دفتردار برسد و در جلسه علنی كه نمایندگان طرف حسبالمقرر به آنجا دعوت شده باشند خوانده میشود.
ماده 59- احكام دیوان فقط درباره طرفین اختلاف و در موردی كه موضوع حكم بوده الزامآور است.
ماده 60- احكام دیوان قطعی و غیرقابل استیناف است. در صورت اختلاف در مورد معنی و حدود حكم، دیوان میتواند به درخواست هر طرفی آن را تفسیر نماید.
ماده 61-
1- تجدید نظر در حكم را نمیتوان از دیوان تقاضا نمود مگر در صورت كشف یك امری كه در قضیه اثر قطعی داشته و قبل از صدور حكم، خود دیوان و طرفی كه تقاضای تجدید نظر مینماید از وجود آن امر اطلاع نداشتهاند و از ناحیه طرف مزبور هم تقصیری برای این عدم اطلاع نبوده است.
2- آئین تجدید نطر بر طبق حكمی شروع میشود كه از طرف دیوان صادر شده و به موجب آن صراحتاً وجود امر جدیدی را كه دارای كیفیات لازم برای امكان تجدید نظر است اشهاد كرده و از این حیث درخواست تجدید نظر را قابل قبول اعلام میدارد.
3- دیوان میتواند شروع آئین تجدید نظر را به اجرای قبلی حكم متوقف سازد.
4- درخواست تجدید نظر باید حداكثر در ظرف 6 ماده از تاریخ كشف امر جدید به عمل آید.
5- پس از انقضای ده سال از تاریخ حكم هیچ درخواست تجدید نظر امكانپذیر نخواهد بود.
ماده 62-
1- هرگاه دولتی تشخیص دهد كه قضاوتی كه به عمل آمده به یكی از علایق حقوقی آن مربوط میشود میتوان برای دخالت در قضیه به دیوان عرض حال بدهد.
2- در مورد این تقاضا رای دیوان قاطع است.
ماده 63-
1- هرگاه امر مربوط به تفسیر قراردادی باشد كه در آن قرارداد دولتهای دیگر غیر از طرفین اختلاف شركت داشتهاند. دفتردار باید بدون درنگ مراتب را به اطلاع آن دولتها برساند.
2- هر یك از این دولتها حق دارد كه وارد محاكمه شود و در صورت اعمال این حق تفسیری كه به موجب حكم دیوان به عمل میآید درباره او نیز الزامآور خواهد بود.
ماده 64- هریك از طرفین دعوی مخارج محاكمه مربوط به خود را متحمل خواهد شد مگر اینمه دیوان ترتیب دیگری مقرر دارد.
فصل چهارم – آراء مشورتی
ماده 65-
1- دیوان میتواند در هر مسئله قضایی به تقاضای هر سازمان یا موسسهای كه منشور ملل متحد به او اجازه چنین تقاضا را میدهد یا برطبق مقررات آن منشور میتواند این اقدام را به عمل آورد، رأی مشورتی بدهد.
2- مسائلی كه در مورد آن رای مشورتی دیوان خواسته میشود باید ضمن عرض حال كتبی بیان و در عرض حال مزبور آن مسائل باید با عبارت صریح شرح داده شود. هر نوع مداركی كه ممكن است موجب روشن كردن مساله باشد باید به عرض حال ضمیمه گردد.
ماده 66-
1- دفتردار فوراً عرض حالی را كه به موجب آن درخواست رأی مشورتی به عمل آمده به تمام دولتهایی كه حق اقامه دعوی در دیوان دارند ابلاغ مینماید.
2- بعلاوه دفتردار باید به موجب ابلاغ مخصوص و مستقیم به هر دولتی كه حق اقامه دعوی در دیوان یا یك سازمان بینالمللی كه به تشخیص دیوان یا در صورتیكه دیوان به تشخیص فرد توانایی دادن اطلاعات لازم را داشته باشد اطلاع دهد كه دیوان حاضر است در مورد موعدی كه رئیس معین مینماید اظهاریههای كتبی دریافت یا بیانات شفاهی آنها را در جلسه علنی كه برای این منظور تشكیل مییابد استماع كند.
3- هرگاه یكی از این دولتها كه ابلاغ مخصوص منظور در بند دوم این ماده نسبت به او به عمل نیامده است به دادن اظهاریه كتبی یا به بیان توضیحات شفاهی اظهار میل كند در مورد این تقاضا رای دیوان قاطع خواهد بود.
4- به دولتها یا موسسههایی كه لوایح كتبی یا توضیحات شفاهی دادهاند اجازه داده میشود كه لوایح و توضیحات دولتها با سازمانهای دیگر را به طریق و در مدتی كه در هر مورد بخصوص از طرف دیوان در صورت دایر نبودن آن از طرف رئیس معین میشود مورد بحث و اطهار نظر قرار دهند و برای این منظور دفتردار در مورد مقتضی اظهاریههای كتبی را به دولتها و موسساتی كه خود آنها نیز اظهاریههایی تقدیم داشتهاند ارسال میدارند.
ماده 67- دیوان رأی مشورتی خود را در جلسه علنی اعلام میدارد و مراتب قبلاً به دبیركل و نمایندگان اعضاء سازمان ملل متحد و دولتهای دیگر و به نمایندگان موسسات بینالمللی كه مستقیماً ذینفع هستند اطلاع داده میشود.
ماده 68- دیوان باید در حین اجرای وظایف مشورتی خود مقررات این اساسنامه را در مورد اختلافات مطروحهای كه قابل اعمال میداند تا سرح امكان مراعات كند.
فصل پنجم – اصلاحات
ماده 69- اصلاحات این اساسنامه به همان طریقی به عمل میآید كه برای اصلاحات منشور ملل متحد مقرر است ولی مشروط و منوط به تصمیماتی خواهد بود كه مجمع عمومی بنابه توصیه شورای امنیت برای شركت دولتهایی اتخاذ مینماید كه این اساسنامه را امضاء كردهاند ولی عضو سازمان ملل متحد نیستند.
ماده 70- دیوان میتواند اصلاحاتی را كه به تشخیص او لازم است در این اساسنامه به عمل آید به وسیله ابلاغ كتبی دبیر كل سازمان ملل متحد پیشنهاد نماید تا طبق مقررات ماده 69 مورد رسیدگی واقع شود.