قضاوت آنلاین: هرگاه مهریه تعداد معینی از سکه های طلا به نحو اطلاق و بدون تعیین مصداق آن در خارج باشد، در این که حق زوجه نسبت به آن حق عینی است یا دینی و اگر زوچه تمام یا تعدادی از آن ها را به زوج ببخشد، ماهیت این بخشش، هبه است یا ابراء، نظر قضایی واحدی وجود ندارد، برخی آن را حق عینی و در نتیجه، بخشش را ماهیتاً هبه می دانند که زوجه تحت شرایطی حق رجوع خواهد داشت اما بعضی دیگر آن را حق دینی دانسته و در صورت بخشش، ماهیت آن را ابراء تلقی و حق رجوعی برای زوجه قایل نیستند. رأی حاضر از شعبه 12 دیوان عالی کشور مثبت رویه قضایی ناظر به نظر نحست است. برای ملاحظه رأی شعبه 41 دیوان عالی که مؤید نظر دوم است به اینجا مراجعه کنید.
چکیده: هبه مهریه از طرف زوجه به زوج حتی اگر دین کلی باشد، قابل رجوع است.
شماره دادنامه: 9209970907201308
تاریخ صدور: 1392/12/12
مرجع صدور: شعبه 12 دیوانعالی کشور
خلاصه جریان پرونده
آقای س.خ. فرزند الف. دادخواستی به طرفیت خانم م.م. فرزند ع. به خواسته صدور حکم طلاق به دادگستری شهرستان ساری تقدیم داشته، ابتدا به شورای حل اختلاف واحد 12 ساری ارجاع گردیده است.
خواهان توضیح داده است که خوانده دعوی به استناد سند ازدواج شماره 5746 دفترخانه رسمی شماره . . . حوزه ثبت ساری به تاریخ 9/5/1387 رسماً به عقد اینجانب درآمده است از آنجائی که نامبرده به لحاظ سوء رفتار و سوء معاشرت و حالت پرخاشگری دیگر قادر به ادامه زندگی مشترک با چنین زنی نمیباشم. از آنجاییکه خوانده در خصوص مهریه خویش در انتهای سند ازدواج به اینجانب هبه نموده، اکنون از دادگاه محترم تقاضای صدور حکم طلاق دارم.
شورای حل اختلاف پس از تشکیل جلسه به تاریخ 5/12/1389 در وقت مقرر به علت عدم امکان سازش بین طرفین پرونده را به محاکم اعاده و به شعبه 9 دادگاه عمومی حقوقی ساری ارجاع گردیده است.
[دادگاه] ملاحظه میشود که آقای م.ش. وکیل دعاوی از مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه با تقدیم وکالتنامه خودش را وکیل خوانده معرفی نموده است.
شعبه مذکور پس از تعیین وقت دادرسی و دعوت از طرفین به تاریخ 7/3/1390 جلسه دادگاه را تشکیل داده و طرفین حضور ندارند.
وکیل خوانده حضور دارد اظهار داشت موکله تلاش بسیار در راستای تداوم زندگی دارد و از هر جهت حاضر به تمکین از زوج (خواهان) میباشد به خاطر اصلاح ذاتالبین و ادامه زندگی مشترک خواستار تجدید جلسه رسیدگی و نهایتاً صلح و سازش دارم شایانذکر است در صورتی زوج اصرار بر طلاق داشته باشد خواستار تعیین و تکلیف امور مالی زوجه میباشم.
دادگاه پس از تعیین وقت رسیدگی مجدد به تاریخ 23/5/1390 در وقت مقرر جلسه دادگاه را با حضور خواهان و وکیل خوانده تشکیل داده، خود خوانده حضور ندارد خواهان گفت خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است.
وکیل خوانده اظهار داشت اظهارات خواهان جز تهمت و افترا و نشر اکاذیب حاوی مطلب دیگری نمیباشد معالوصف از آنجاکه قانونگذار حق طلاق را برای مرد دانسته اینجانب نمیتوانم دفاع داشته باشم دادگاه میتواند ضمن صدور حکم طلاق نسبت به حقوق مالی زوجه نیز تصمیم بگیرد و دیگر اینکه مهریه و نفقه زوجه در دادگاه در حال رسیدگی میباشد و شکایت ترک انفاق زوجه علیه زوج نیز در دادگاه تجدیدنظر مطرح میباشد و طرح ابطال هبه نامه نیز در شعبه هفتم به کلاسه 619/90 مطرح و در حال رسیدگی میباشد که زوج میبایست به آنها پاسخگو باشد
خواهان گفت سال 1387 با خوانده عقد ازدواج منعقد کردیم ولی عروسی نکردیم و با همدیگر زندگی مشترک را شروع نکردیم بهاصطلاح عرفی نامزد میباشیم و در مورد حقوق مالی زوجه در جواب دادگاه گفت (زوجه) مهریه را به من بخشیده است در سند ازدواج قید گردیده است. در مورد شکایت وی نسبت به نفقه حکم برائت من صادرشده است.
سپس دادگاه دستور داده پرونده در وقت نظارت باشد و پرونده استنادی کلاسه 90/619 که از شعبه هفتم حقوقی جهت ملاحظه مطالبه شود.
سپس به تاریخ 13/6/1390 دادگاه جلسه را در وقت فوقالعاده تشکیل داده و پرونده استنادی کلاسه فوق مورد ملاحظه و بررسی قرارگرفته است. خلاصه آن در صورتجلسه منعکس گردیده است مبنی بر اینکه خانم م.م. (فرجامخوانده) با وکالت آقای م.ش. دعوی ابطال سند رسمی تنظیمی در دفترخانه شماره . . . ساری به شماره 195570-26/7/1389 بهطرفیت شوهرش آقای س.خ. مطرح نموده است و در حال رسیدگی است. لذا دادگاه خطاب به ریاست دادگستری ساری طی شرحی اعلام کرده است به اینکه: با توجه به وحدت اصحاب دعوی، هر دو پرونده و ارتباط آنها با همدیگر، شایسته است در یک شعبه بهصورت توأمان رسیدگی شود.
سلام
متاسفانه ما با داشتن دو فرزند همسرم (زوجه) مدام در شبکه های اجتماعی حضور دارد و با پیگیری متوجه شدم که به من خیانت کرده ولی به علت داشتن دو فرزند دختر حاضر به ادامه زندگی با او شدم به شرط بخشش مهریه.
در دفترخانه رسمی اون حاضر شد و مهریه خودش بذل کرد بطور کامل و حق رجوع به مابذل و هر گونه اعتراضی رو از خودش ساقط کرد و در دفترخانه ثبت شده.
مدتی پیش دوباره به کارهای قبلی اش برگشته و از قبل بی اعتناتر هم شده، وقتی بهش گفتم جدا شیم گفت با وکیل صحبت کردم تمام مهریه رو که بذل کردم، همه رو ازت می گیرم.
حالا سوال من اینه آیا می تونه دادخواست بده مهریه رو برگردونه؟
و آیا در این مورد میشه ثابت کرد که تعادل روانی نداره که با وجود داشتن خانواده، باز مشغول چنین کارهایی میشه؟
ممنونم
با سلام
ضمن تأسف از شرایط پیش آمده، با توجه به این که آقای علی در تاریخ ۱۳۹۷/۰۸/۲۰ سئوالی مشابه شما را پرسید که از سوی آقای علیرضا مرادی- قاضی اسبق دادگستری و وکیل پایه یک بدان پاسخ مشروح داده شد، به این پاسخ مراجعه کنید.
نمیتونم پیداش کنم میشه راهنمایی کنید؟
با توجه به این که در هر صفحه چند دیدگاه نمایش داده می شود، با استفاده از گزینه «دیدگاه های قدیمی تر» به صفحه بعدی مراجعه کرده و مابقی دیدگاه را مشاهده کنید.
نمیتونم پیداش کنم میشه کمک کنید
برای دسترسی به مطالب روی عبارت «پرسش آقای علی و پاسخ آقای مرادی» کلیک کنید.