چکیده: با صدور حکم بر الزام زوجه به تمکین جهت تجویز ازدواج مجدد، نیازی به احراز توانایی زوج از حیث اداره دو همسر نیست.
شماره دادنامه: 1155
تاریخ صدور: 30/7/91
مرجع صدور: شعبه 271دادگاه حقوقی (خانواده) تهران
رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست تقدیمی آقای ع. س. فرزند الف. با وکالت آقای ر. ذ. به طرفیت خانم ل. ص. با وکالت آقای ه. ر. به خواسته صدور مجوز جهت اجازه ازدواج. خواهان توضیح داده است که خوانده همسر شرعی و قانونی وی میباشد و مدتی با وجود حکم تمکین قطعی، وی حاضر به تمکین نمیباشد و لذا با توجه به وضعیت مالی، تقاضای اجازه ازدواج مجدد را دارم. وکیل خوانده در دادگاه حاضر گردیده و دفاعیات خود را بیان کرده است، لذا دادگاه با توجه به دادخواست خواهان، حکم تمکین، عدم تمکین زوجه از خواهان، وضعیت مالی خواهان، خواسته وی را ثابت دانسته. دادگاه مستنداً به مواد 16 و 17 قانون حمایت از خانواده، به خواهان اجازه ازدواج مجدد میدهد. رأی صادره حضوری بوده و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 271 دادگاه عمومی خانواده تهران
تاریخ رای نهایی: 1391/10/25
شماره رای نهایی: 9109970221101948
مرجع صدور: شعبه 11 دادگاه تجدید نظر استان تهران
رای دادگاه تجدید نظر
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ل. ص. با وکالت ه. ر. به طرفیت آقای ع. س. با وکالت آقای ر. ذ. نسبت به دادنامه 1155 مورخ 30/7/91 اصداری از شعبه 271دادگاه حقوقی (خانواده) تهران که به موجب آن حکم بر تجویز ازدواج مجدد زوج صادرشده است، اعتراض وارد نیست. زیرا اولاً: به موجب دادنامه شماره 2275 مورخ 20/12/86 صادره از شعبه مذکور و تأیید آن در شعبه 45 دادگاه تجدیدنظر استان تهران حکم بر الزام زوجه به تمکین از زوج صادرشده است و همین دادنامه کافی برای تجویز ازدواج مجدد میباشد. ثانیاً: با توجه به صدور حکم الزام به تمکین نیازی به توانایی زوج در حیث اداره دو همسر ندارد. لذا دادگاه مستنداً ًبهماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، ضمن رد اعتراض دادنامه معترضٌعنه تأیید میگردد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 11 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشاردادگاه
مبنع: قضاوت آنلاین به نقل از بانک داده آراء پژوهشگاه قوه قضاییه
باسلام
همسر بنده مدت ۵ سال می باشد که بدون عذر شرعی و قانونی ترک زندگی مشترک نموده و در خواست طلاق نموده که دادگاه خانواده قرار رد دادخواست ایشان را صادر نموده و حکم نشوز ایشان نیز صادر شده است. اکنون در حال پرداخت اقساط مهره و اجرت المثل ایشان هستم. دادگاه نیز با حکم ازدواج مجدد بنده نیز موافقت نمی کند. اکنون ۵ سال می باشد که بنده و فرزندم بلا تکلیف هستیم. نهایتاً این اوضاع چند سال باید ادامه یابد، لطفا راهنمایی فرمایید.
با درود
مطابق رویه قضایی، در صورت صدور حکم الزام زوجه به تمکین و امتناع وی از آن که مالاً عدم اجرای حکم تمکین را بدنبال دارد، به مجرد درخواست زوج و اثبات توانایی مالی وی و بدون نیاز به احراز توانایی وی در اداره همسر دوم، حکم به تجویز ازدواج مجدد صادر می شود ولی این امر موجب تحقق شرط وکالت زوجه در طلاق نیست.
با توجه به این که تصویر حکم رد درخواست ازدواج مجدد خود را ارسال ننمودید و در سئوال نیز به این امر اشاره نکردید، نمی توانیم نسبت به صحت و سقم تصمیم دادگاه اعلام نظر کنیم.
نسبت به مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت از سوی زوجه در قبل از طلاق و تحولات قانونی صورت گرفته در این خصوص حتماً پست زمان مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت از سوی زوجه چیست؟ (مشاوره قضایی ۱۰) را مطالعه کنید.
در بعضی جاها مشاهده شده که از شرایط ازدواج مجدد مرد، یک حکم الزام به تمکین علیه زوجه و دوم داشتن شرایط مالی برای اداره دو زندگی است، چرا ممکن است همسر اول بعد از مدتی آمادگی خود را برای بازگشت به زوج به دادگاه اعلام کند، حال در اینجا چیز دیگری نوشته شده، لطفاً راهنمایی کنید؟
با درود
ضمن تشکر از دیدگاه و نقد ظریف شما
صرف نظر از این که مقصودتان از «جاها» معین نیست، شاید بتوان در تعلیل استدلال دادگاه تجدیدنظر دو نظر بیان نمود:
اول- معافیت زوج در اثبات شرط تمکن مالی برای اداره زندگی دوم را باید بدان علت دانست که، چون زوجه اول تمکین ندارد، زوج تکلیفی به پرداخت نفقه به وی نداشته، در نتیجه توانایی مدیریت مالی زندگی دوم را خواهد داشت و این امر نیاز به اثبات ندارد.
دوم- از آنجایی که یکی از شروط صدور حکم الزام زوجه به تمکین از زوج، تمکن مالی زوج است که دادگاه این امر را در اثنای رسیدگی به دعوای تمکین رسیدگی و با احراز آن مبادرت به صدور حکم به تمکین زوجه می نماید، در نتیجه صرف استناد به این حکم برای اثبات ملائت زوج کافی بوده و دیگر نیازی به اثبات مجدد آن در دعوای تجویز ازدواج نخواهدبود.
به نظر می رسد، با توجه به اطلاق تکلیف دادگاه در ماده 17 قانون حمایت خانواده مصوب 1353/11/15 مبنی بر «احراز توانايي مالي مرد و اجراي عدالت»، هیچ یک از استدلالهای ذکرشده و یا مشابه آن نباید موجب رفع تکلیف دادگاه شود، چه آن که در غیر این صورت، مواجهه با اشکالاتی مشابه نقد شما خواهیم شد که شاید راه گریزی برای رهایی طرفین از پیامدهای ناگوار آن نباشد.
مرسی از پاسخ گویی
پس تکلیف زنی ک پس از دوسال آمادگی خود را برای بازگشت اعلام کند و زوج در این دوسال ازدواج کرده است، چیست ؟
آیا زوجی ک دائما اعسار می زدند در پرونده، توانایی اداره همسر اول رو دارد ؟؟
با درود
بدرستی اشاره نمودید و متأسفانه از مصادیق مشکلاتی است که پیامدهای ناخوشایندی بدنبال خواهد داشت که به صلاح هیچ یک از زوجین نخواهدبود.
سلام
این چ قانونیه ب قران ب زن هیچی نمیرسه حق طلاق با مرده اقلا ازدواج مجدد اجازه ندن این قانون رو حذف کنن.
ب خیلی از زنا ظلم میشه به قران ن خانه پدری دارن ن جای.
مهریه هم اوضاش خرابه تورا خدا ب زنا رحم کنید، ن ب مردا اونا میتونن حتی تو کوچه بخوابن ولی زنا نه .
اینقدر اشک تمساح نریزید. زنی که وضعیت شوهرشو درک نکنه و بزاره از خونه بره، پس خقشه یکی دیگه بیاد جاش که قدر میدونه. شما زنها پدر ما مردها رو در میارید اگه حق طلاق بگیرید.