توضیح: با توجه به شرح موضوع و سه نظر قضایی قضات پیرامون آن که در پست «جعل سند و معاونت در آن مقدمه جرم کلاهبرداری است» بیان شد، اینک آرای دادگاه بدوی و تجدیدنظر استان تهران که متضمن نظر گروه نخست می باشد را آماده انتشار نمودیم.
ذکر این نکته ضروری است که از زمان لازمالاجراء شدن قانون مجازات اسلامی 1392، دادگاهها قاعده جمع مجازاتها را با توجه به ماده 134 این قانون اعمال نموده و مرتکب را تنها به مجازات اشد محکوم میکنند. پیشنهاد میشود مواد 131 الی 135 قانون ذکرشده را مطالعه نمایید.
در جرایم جعل سند، استفاده از سند مجعول و انتقال مال غیر، قاعده جمع مجازات ها اعمال شده و برای هریک این جرائم مجازات مستقل تعیین می شود ولی تنها مجازات اشد اعمال می گردد
چکیده: اتهامات جعل، استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری مشمول تعدد مادی بوده و قاعده جمع مجازاتها حاکم است.
شماره دادنامه: 9109972180500541
تاریخ صدور: 1391/06/01
مرجع صدور: صادره از شعبه 1165 دادگاه عمومی جزایی تهران
رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام 1- آقای م. فرزند ح. 2- خانم س. مبنی بر مشارکت در جعل و استفاده از سند مجعول و انتقال مال غیر، دادگاه با توجه به اوراق و محتویات پرونده و شکایت شاکی و گزارشات مرجع انتظامی و تحقیقات به عمل آمده و پاسخ استعلام از مخابرات و قرار مجرمیت و کیفرخواست صادره و عدم حضور متهمین و سایر شواهد و قرائن موجود در پرونده بزه انتسابی به متهم نزد دادگاه محرز و مسلم است، علیهذا به استناد مواد 523 و 533 و 535 از قانون مجازات اسلامی [تعزیرات] و اعمال ماده یک از قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری حکم بر محکومیت هریک از متهمین از بابت جعل به تحمل شش ماه حبس تعزیری و از بابت استفاده از سند مجعول به تحمل شش ماه حبس تعزیری و از بابت انتقال مال غیر، حکم بر محکومیت هر یک از متهمین به تحمل یک سال حبس تعزیری و رد مال (خط موبایل) به شاکی و پرداخت هر یک هفت میلیون ریال به عنوان جزای نقدی در حق صندوق دولت صادر و اعلام میگردد و در خصوص اتهام 3- م. نظر بر انکار متهمه و مدافعات مشارالیه که ظاهراً جاهل به موضوع بودهاند، لذا به دلیل فقد عنصر معنوی به استناد اصل 37 قانون اساسی حکم بر برائت متهمه صادر و اعلام میگردد. رأی صادره در مورد متهم سوم حضوری و در مورد متهمین اول و دوم غیابی و ظرف ده روز قابل واخواهی در این مرجع و سپس ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 1165 دادگاه عمومی جزایی تهران
شماره دادنامه: 9109970222301005
تاریخ صدور: 1391/07/30
مرجع صدور: شعبه 23 دادگاه تجدید نظر استان تهران
رای دادگاه تجدیدنظر
تجدیدنظرخواهی خانم م. از آن قسمت از دادنامه شماره 9109972180500541 مورخ 1391/6/1 صادره از شعبه 1165 دادگاه عمومی جزایی تهران که راجع است به اینکه شخص وی از اتهام خرید مال غیر برائت حاصل نموده است لیکن اعتراض نموده است که چرا آقای م. فرزند ح. و خانم س. به رد مال در حق شاکی محکوم گردیدهاند که با توجه به محتویات پرونده چون دادنامه صادره در این مورد چه از نظر ماهوی و چه از نظر شکلی صحیحاً از ناحیه دادگاه محترم بدوی صادر گردیده، بنابراین به استناد بند الف از ماده 257 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن رد تقاضای تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته در این مورد تأیید میگردد. رأی صادره قطعی است.
رئیس و مستشار شعبه 23 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
نقل از بانک داده آراء پژوهشگاه قوه قضاییه
سلام.
نیازمند مشاوره هستم.
البته چند مرتبه دیگه از طریق سایت های دیگه سوالات خودم رو مطرح کردم ولی متاسفانه دوستان بیشتر بجای واکاوی موضوع و مشاوره دادن بازاریابی میکنند.اما بدون تعارف چند مطلب رو که در سایت شما دیدم بسیار خوب و دقیق به نکات حقوقی موضوع ورود کرده بودید… بگذریم.
حدود 12 سال پیش ظاهرا یکی از همکاران با دسترسی به پرونده پرسنلی من در اداره محل خدمتم و کپی اسناد سجلی اقدام به جعل امضای من و گرفتن نامه کسر از حقوق به نام من از اداره کرده و با ان اسناد ضامن همسرش می شود.
من بعد از 12 سال و در پی اقدام حقوقی شرکتی که ضمانت در انجا انجام شده بود متوجه این مساله شدم.
ابتدا شکایتی کیفری به جرم جعل و استفاده از سند مجعول مطرح نمودم که متاسفانه قاضی با استناد به ماده 265 و 270 و 13 ق.ا د.م قرار موقوفی تعقیب صادر کرد به دلیل مرور زمان. با چند وکیل هم که مشورت کردم گفتند درسته اعتراض هم به جایی نمیرسه.
دوباره شکایتی حقوقی مطرح کردم با عنوان ابطال سند مجعول و متاسفانه در جلسه دادگاه متوجه شدم که ان همکار گرامی علاوه بر گواهی کسر حقوق اداره موفق شده گواهی امضا هم از دفتر اسناد رسمی بگیرد… البته لطفا از من نپرسید چطوری؟!!! مگه ممکنه؟!!! چون واقعا جوابی ندارم و نمیدونم چطور این کار رو کرده.فقط میدونم الان هم خودش و همسرش مجهول المکان و فراری اند.
به دلیل ارائه سند رسمی گواهی امضاء از سوی شرکت به پیشنهاد برخی وکلا استرداد دادخواست دادم تا دوباره از هردو سند شکایت کنم.
اما برخی از وکلا میگویند تا زمانی که جعل در دادگاه کیفری ثابت نشود نمیتوان ابطال سند رو دادخواست داد… واقعا گیج شدم لطفا راهنمایی بفرمایید.
ایا از زمان وقوع جرم مرور زمان محاسبه میشود یا از زمان کشف جرم؟!!! من که خبر نداشتم 12 سال پیش امضای من در جایی جعل شده و یکسال پیش فهمیدم ,چه باید بکنم؟
ایا این جزء جرایم مستمر و یا استمرار یافته محسوب نمیشود؟
از طریق شکایت کیفری اقدام کنم یا حقوقی؟ عنوان شکایت چه باشد؟
با توجه به اینکه ادرسی که من از همکارم دارم مربوط به 12 سال پیش است و اکنون انجا ساکن نیست و از اداره هم اخراج شده همان ادرس 12 سال پیش رو بنویسم یا به عنوان مجهول المکان شکایت کنم.ایا برای شکایت کیفری فقط همکارم و همسرش را خوانده قرار بدهم یا دفترخانه اسناد رسمی رو هم مورد شکایت قرار دهم؟
با سلام
ضمن اظهار تأسف از نحوه برخورد بازارگونه دیگران با نیاز حقوقی شما به مشاوره و تشکر از حسن نظرتان به مطالب و مشاوره های صورت گرفته در قضاوت آنلاین که بدرستی اشاره نمودید، چه آن که اعضای سایت نیز به آن واقف بوده و بعضاً اشاراتی از جمله در اینجا بدان داشتهایم.
متأسفانه ابهامات در سئوال شما تنها محدود به موارد جهل اعلامی شما نیست بلکه از نحوه احراز هویت ضامن در بانک، نوع و مشخصات کامل اسناد، نحوه و مکان و اشخاص استفاده کننده از هریک از اسناد و نوع و نحوه رسیدگی قاضی پرونده و تحقیقات صورت گرفته از سوی ایشان تا قبل از صدور قرار موقوفی تعقیب نیز بی خبریم، هرجند از مواد استنادی در متن قرار تا حدی می توان به کیفیت رسیدگی پرونده پی برد، زیرا به مواد مربوط به عناصر قانونی جرایم و درجات مجازات در قانون مجازات اسلامی استناد نشده است، در حالی که از مستندات ضروری مرور زمان تعقیب است.
قاضی دادسرا می توانست کمک مهمی به شما نماید و آن این بود که، تحقیقات مقدماتی را برای احراز مرور زمان به نحوی انجام می داد که بعد از اثبات وقوع جرائم از سوی متهم های مربوطه، بدون صدور هرگونه دستوری در تعقیب آنان، مراتب را در بخش خلاصه قرار منعکس و در نهایت استدلال می کرد که «… صرف از وجود دلایل مثبت وقوع جرایم از سوی متهم های ذکرشده، به جهت مرور زمان با استناد به مواد …. قرار موقوفی تعقیب آنان صادر و اعلام می گردد…» شیوه ای که در زمان تصدی بازپرسی، در جهت کمک به شاکیان استفاده می نمودم، اما متأسفانه آمارگرایی در پروندهها سبب می شود کمتر قاضی دست به چنین کار پر زحمتی بزند!
به حکم ماده 148 قانون آیین دادرسی کیفری و همچنین ماده 215 قانون مجازات اسلام قاضی دادسرا وظیفه داشت ضمن صدور قرار موقوفی تعقیب تکلیف اسناد مجعول را تعیین می نمود که لازمه آن انجام تحقیقات به کیفیت پیشگفته بود.
طرح دعوای حقوقی با عنوان «ابطال سند مجعول» صحیح بوده و استدلال این که این امر مستلزم اثبات جرم کیفری است، صحیح نیست. باید توجه داشت که در دعوای حقوقی بر خلاف کیفری، بار اثبات جعل و استفاده از سند مجعول بر عهده خواهان دعوی قرار می گیرد و دادگاه حقوقی از تحصیل هرگونه دلیل ممنوع است.
مطابق قسمت نخست ماده 105 قانون مجازات اسلامی، مبداء مرور زمان بر حسب مورد از تاریخ وقوع جرم یا آخرین اقدام تعقیبی یا تحقیقی است.
طرح شکایت نسبت به سند مجعول جدید و همسر همکار شما و سردفتر، به جهت شمول مرور زمان، به سرنوشت شکایت قبلی دچار خواهد شد مگر به کیفیتی که بیان شد تحقیق شود که تا از نتایج آن در دعوای حقوقی منتفع شوید.
اگر اقامتگاه خواندگان را در اختیار ندارید، می توانید آنان را مجهول المکان ذکر کنید ولی هزینه نشر آگهی را باید بپرازید.
بحث جرم مستمر و اسمترار یافته از سوی کاربر سایت به نام vakilim در تاریخ 1396/11/4 مطرح که پاسخ مشروحی در بخش دیدگاه پست «جرائم جعل و استفاده از سند مجعول دو جرم مجزا و مستقل از هم می باشند» به آن داده شد. شما می توانید این مطالب را به همراه پست «جرم استفاده از سند مجعول، جرم مستمر است و مشمول مرور زمان نمی شود» مطالعه نماید.
سلام و عرض ادب و تشکر بابت راهنمایی تون.
بنده مبلغی رو طی ۲۰ فقره چک با سررسیدهای مختلف (که تعدادی از اونها هنوز وصول نشده) از مستاجر، بابت خرید واحد آپارتمانی که توش سکونت داشتن، دریافت کردم.. قرار بوده پس از پایان مهلت اجاره، به قیمت روز.. واحد رو قیمت گذاری و با محاسبه ی مبلغ پیش پرداخت اجاره، معامله کنیم.. هیچ قولنامه ای هم رد و بدل نشده و قرارها شفاهی بوده.. تنها مدرک موجود، رسیدی هست که بنده بابت چک ها دادم.. و اشتباها در رسیدها نوشتم : بابت خرید آپارتمان.. و اون رو امضاء کردم..
حالا.. پس از افزایش قیمت های مسکن و … مستاجر بنده یک قولنامه جعل کرده و ثمن معامله رو جمع مبلغ چک ها بعلاوه ی مبلغ پیش پرداخت اجاره، قید کرده.. امضاهایی که بنده زیر رسیدهای چک داده بودم کپی کرده و زیر قولنامه زده.. دو نفر شاهد هم امضاء کردند.. و ازکل این سند مجعول.. مجددا کپی گرفته..
حالا هم به دادگاه شکایت کرده و در اونجا اظهار کرده که فروشنده، اصل مبایعه نامه رو جهت دریافت کد رهگیری از من گرفته و پس نداده.. و بنده فقط کپی اون رو دادم.. و طبق این مبایعه نامه بنده کل ثمن خرید آپارتمان رو پرداخت کردم و یک هفته ی پیش قرار بوده فروشنده نسبت به انتقال سند اقدام بکنه ولی در موعد مقرر در دفترخانه حاضر نشده و قص علی هذا …
تا بحال دو جلسه دادگاه برگزار شده و بنده شرح ماوقع رو دقیقا همینطور که اینجا عرض کردم به قاضی گفتم.. هر دو بار هم قاضی به نفع اون آقا رای داده..
و تنها مونده رای دادگاه آخر..
قبل از این هم با چند مشاور صحبت کرده بودم.. و همگی ازعان داشتن که قطعا رای به نفع من خواهد بود..
اما طور دیگه ای اتفاق افتاده تا بحال..
لطفا بفرمائید الان چکار باید کرد.. !؟
با درود
اگر شما دلایلی نسبت به وقوع جعل و استفاده از سند مجعول علیه مستأجر داشتید، می توانستید تحت همین جرائم علیه ایشان در دادسرای عمومی محل وقوع شکایت کنید و به استناد این شکایت درخواست صدور قرار اناطه در دعوای حقوقی نمایید تا نتیجه آن مشخص شود. مضافا این که در دعوای حقوقی نیز می توان تحت شرایطی ادعای جعل و استفاده از سند مجعول را نیز طرح نمود.
مع الوصف بدون اطلاع کامل از پرونده، ملاحظه دادخواست و دلایل دعوا، دفاعیات شما در جلسه، صورتجلسات تنظیمی دادگاه و خاصه حکم دادگاه نمی توان اعلام نظر نمود. تنها پیشنهاد این است که با یکی از وکلای مسلط به موضوع آن را مطرح تا با مطالعه پرونده بتواند اقدام حقوقی لازم را به عمل آورد.
با سلام و احترام و تشکر بابت وقتی که صرف می کنید.
سوالی داشتم از حضورتون.
در صورت استعلام دادگاه، آیا کارشناسان خط می تونن مجعول بودن امضاء کپی شده رو هم تشخیص بدن یا خیر ؟
با درود
کارشناسان اصالت خط و امضاء با توجه به تخصص خاص خود و بهره گیری از ابزاریهای کارشناسی، می توانند نسبت به تشخیص این که امضاء ذیل سند اصیل می باشد یا از جای دیگر به صورت کپی به آن الصاق شده اظهارنظر نمایند.
با سلام و ادای احترام
مدتی قبل شخصی با ارایه یک برگ قولنامه عادی و یک برگ صورتجلسه تحویل هر دو جعلی، نسبت به ملکی که تحت مالکیت و تصرف من بود ادعای مالکیت کرده و شکایتی تحت عنوان «ورود به عنف و مزاحمت» مطرح نمود.
نسبت به اسناد ابرازی شاکی ادعای جعلیت کردم و علیه اش شکایت نمودم که موضوع جداگانه در شعبه دیگری از دادسرا تحت رسیدگی واقع شد.
بعد از صدور قرارکارشناسی و تودبع دستمزد کارشناس، موضوع به کارشناس تشخیص خط و امضا ارجاع لیکن به جهت ابهام در دستور صادره بجای محتویات قولنامه، مندرجات آن تحت بررسی و اظهار نظر از سوی کارشناس قرارگرفت.
پس از ابلاغ نظریه کارشناسی به آن اعتراض کرده و خواستار اظهارنظر کارشناس نسبت به امضا و اثر انگشت مندرج در ذیل قولنامه شدم که مورد موافقت بازپرس قرار گرفت و قرار بررسی جعلیت محتویات سند را صادر کرد.
متاسفانه کارشناس به بهانه عدم امکان تماس تلفنی بااینجانب جهت ابلاغ زمان کارشناسی، قرار تکمیلی صادره را بلااقدام به بازپرسی عودت و بارپرس محترم نیز بدون اخطار به اینجانب و با استنادبه نظریه ای که کارشناس در خصوص مندرجات اعلام کرده بود که “جعلی نبوده است” و همچنین با استناد براین که شاکی اعلام کرده است قولنامه را خودم امضاکرده ام، اقدام به صدور «قرار منع تعقیب» متهمین رانمود در حالی که هرگز اقراری از جانب اینجانب نبوده است و چنین استنادی خارج از محتویات پرونده بوده است. چرا که اگر اقراری بود چرا قرار کارشناسی صادر کرده است و در نهایت نیز دادگاه کیفری با استنادبه همین قرار منع تعقیب متهمین را مالک ملکی شناخت که تحت مالکیت و تصرف اینجانب بود و هیچوقت معامله ای روی آن نکرده بودم و در نهایت نیز عمل اینجانب را ایجاد مزاحمت ملکی و ورود به عنف شناخته و حکم به محکومیت اینجانب صادر نمود و اجرای احکام نیز بجای رفع مزاحمت، رفع تصرف از ملک کرد و ملک اینجانب را دو دستی تقدیم متهمین نمود،
با چنين وصفی:
اولاً- آیا اقدام بازپرس محترم در اقراری جلوه دادن اظهارات اینجانب نسبت به امری که اقراری نبوده است، می تواند از مصادیق جعل مفادی محسوب گردد.
ثانیاً- آیا دادگاه کیفری می توانست با استناد به قرار منع تعقیبی که نسبت به اتهام جعل طرف مقابل، او را مالک بشناسد؟
ثالثاً- زمانی که ملک در تصرف اینجانب است حکم به ایجاد مزاحمت ملکی و ورود به عنف صادرشده است، آیا اجرای احکام می تواند براین اساس اقدام به رفع تصرف بجای رفع مزاحمت نماید؟
درود
برای مشاوره حقوقی باید سئوالات در «انجمن مشاوره» مطرح شود.
بخش دیدگاه پست صرفاً ناظر به اعلام نظر در خصوص پست منتشره است.
با توجه به محتوای سئوال شما، آن را در انجمن «جعل و استفاده از سند مجعول» مطرح نمایید.