کارآموزان قضایی دوره 56 نیک به خاطر دارند که در ظرف مدت بیست و چهار ساعت از تقسیم قانونی این دوره، بنا به جهاتی که ذکر آن در این مجال نمی گنجد، این تقسیم از سوی افرادی در قوه قضاییه منحل و در فاصله چند روز تقسیم مجددی صورت گرفت که تنها شهرهای درجه دوم و سوم کشور جزء لیست تقسیم قرار گرفت. اینجانب که در تقسیم نخست در تهران پذیرفته شده بودم، در تقسیم دوم در یکی از شهرهای استان جنوبی کشور قرار گرفتم!.
بعد از اخذ ابلاغ کارآموزی به عنوان اولین سفر قضایی عازم محل خدمت جدید می شدم. بدین منظور سوار اتوبوسی شدم که رانندگی آن را یکی از اهالی همان شهر بر عهده داشت. در حوالی ساعت 10 صبح در مسیر حرکت بین شهرستان های بروجرد و خرم آباد بودیم که تمامی مسافران ملاحظه کردند، ناگهان خودرویی با نقض مقررات راهنمایی و رانندگی به طرز خطرناکی از خودروی ما سبقت گرفت. راننده ما این عمل را توهین بزرگی به خود تلقی و غافل از این که چه تعداد مسافر داخل اتوبوس او هستند، با افزودن دنده و شدت بخشیدن به گاز خودرو، با افزودن به سرعت خودرود در تلاش بود که به آن خودرو برسد و بطرز خطرناکی هم رانندگی می کرد. در این بین چندتن از مسافران جوانتر هم با صدای بلند راننده را تشویق می کردند «آقای راننده! حالش بَگِیر، حالش بَگِیر تا دیگه چنین نکنه …» البته صحبت های دیگر شد که در آن زمان چون به زبان محلی آنان آشنایی نداشتم، این الفاظ را بخاطر ندارم. در هر حال مات و مبهوت بودم که چه اتفاقی در حال وقوع است و سرانجام چه خواهد شد.
در همین حین، یاد این جمله قدما افتادم که گفته اند: رانندگی از جمله موارد معدودی است که اگر دیگران حق تو را پایمال کردند، مانع نشو زیرا در نهایت او بازنده و تو منتفع خواهی شد.
خوشبختانه چندتن از آقایان ریش سفید و خانم های مسن محلی که داخل خودرو بودند با صدای بلند مانع راننده شدند و همین خواست آنان باعث شد تا راننده از قصد خود منصرف شود و خلاصه خدا بخیر گذارند.
از اینجا بود که آشنایی نسبی با ارباب رجویی از دست فوق که باید با آنان سرکار داشته باشم، پیدا کردم و بعدها هم که در محل خدمتم در شهر آنان اشتغال داشتم که قریب به هقت سال هم ادامه داشت و فراز و فرودها قابل تعمقی بیشماری را تجربه کردم، همیشه این خاطره در ذهنم مجسم می شد و می دیدم که موضوع برخی از پرونده ها به ویژه نزاع های دستجمعی و حتی قتل هایی که صورت می گرفت، ریشه در فرهنگ هایی مشابه آنچه بیان شد، دارد که اصلاح آن در گذر زمان امری اجتناب ناپذیر است.
سلام
باید قانون با شدت با این افراد برخود نمایید!
با سلام
من هم با شما هم نظرم با این قید که از نظر حقوقی عمل این افراد در صورتی در قالب معاونت در جرم قابل تعقیب خواهد بود که شخص اصلی که در این خاطر راننده باشد، مرتکب جرمی شده باشد والا خیر، مگر این که قانونگذار عمل آنان را به مستقلاً جرم انگاری نماید که در حقوق از آن به «معاونت به عنوان جرم مستقل» تعبیر می شود.