قسمت پنجم-وصیت
کتاب وصیت
اول:
و لما کان الغالب علیها حکم الجواز،لم یشترط فیها القبول اللفظی، ولا مقارنته للایجاب بل یجوز مطلقا سواء (تاخر) عن الایجاب (او قارن). و یمکن ان یرید بتاخره، تاخره عن الحیاه و مقارنته للوفاه، والاول اوفق بمذهب المصنف، لانه یری جواز تقدیم القبول علی الوفاه، والثانی للمشهور.
ترجمه و تفسیر:
از آنجا که به طور غالب حکم عقد جایز بر وصیت بار می شود،
الف) قبول لفظی در وصیت شرط نیست.
ب) و همچنین اتصال قبول به ایجاب شرط نیست.
آیا قبول وصیت در زمان حیات موصی صحیح است؟
شهید اول: بلکه جایز است قبول اعم از اینکه قبول موخر از ایجاب باشد یا متصل به آن باشد.
نظر مشهور و شهید ثانی: امکان دارد که مراد شهید اول از تاخر قبول ،تاخر قبول از حیات موصی باشد و یا مقارن قبول از وفات موصی باشد.
بنابراین:
شهید اول: تاخر قبول عن الایجاب او قارن قبول عن الایجاب.
مشهور و شهید ثانی: تاخر القبول عن الحیاه او قارن القبول الوفاه.
….نظر اول موافق است با دیدگاه شهید اول زیرا شهید اول معتقد است که جایز است قبول مقدم بر وفات مو صی باشد(در زمان حیات موصی باشد)و نظر دوم نظر مشهور است.
دوم:
(و ینتقل حق القبول الی الوارث) لو مات الموصی له قبله، سواء مات فی الحیاه الموصی ام بعدها علی المشهور و قیل تبطل الوصیه بموته، و فصل ثالث فابطلها بموته فی حیاته لا بعدها و الاقوی البطلان مع تعلق غرضه بالمورث و الا فلا و هو مختار المصنف فی الدروس.
ترجمه و تفسیر:
اگر موصی له قبل از قبول از دنیا برود آیا حق قبول به وراث او منتقل می شود؟
الف) حق قبول به وراث موصی له منتقل می شود اگر موصی له قبل از قبول از دنیا برود اعم از اینکه موصی له در زمان حیات موصی از دنبا رفته باشد یا بعد از حیات موصی بر اساس نظر مشهور
ب) و برخی از فقها معتقدند با وفات موصی له وصیت باطل می شود.
ج)گروه سوم قائل به تفصیل شده اند و گفته اند
1- اگر موصی له در زمان حیات موصی از دنیا رفته باشد وصیت باطل می شود.
2- اما اگر بعد از حیات موصی از دنیا رفته باشد وصیت باطل نمی شود.
د) در صورتی که غرض موصی ،موصی له باشد یعنی شخصیت موصی له علت عمده وصیت موصی باشد اما اگر غرض موصی ،موصی له نباشد وصیت باطل نمی شود این نظر چهارم نظری است که شهید اول در کتاب دروس اختیار کرده است.
بنابر این:
شهید اول:حق قبول منتقل می شود و این نظر مورد قبول مشهور فقها نیز می باشد.
شهید ثانی:حق قبول منتقل نمی شود و این نظر مورد قبول شهید ثانی و قانون مدنی است.
سوم:
الف) (والصفات المعتبره فی الوصی) من البلوغ و العقل والاسلام و العداله (یشترط حصولها حال الایصاء) لانه وقت انشاء العقد، فاذا لم تکن مجتمعه لم یقع صحیحا کغیره من العقود.
ترجمه و تفسیر:
صفاتی که در وصی شرط است عبارتند از :بلوغ، عقل، اسلام، عدالت
این شروطی که در وصی شرط است در چه زمانی باید باشد؟
شهید اول: حصول این شروط در حال وصیت شرط است زیرا زمان وصیت کردن زمان انشاء عقد است و اگر این شرائط در وصی جمع نباشد عقد وصیت صحیح نخواهد بودمثل سایر عقود.
ب) والاقوی اعتبارها من حین الایصاء و استمراره مادام وصیا.
ترجمه و تفسیر:
شهید ثانی :قول قوی تر آن است (در متون فقهی هر جا کلمه اقوی وجود داشت بیانگر اختلاف نظر است و این نظرقوی تر نظر شهید ثانی می باشد) که این صفات از حین وصیت کردن تا زمانی که شخص وصی می باشد باید وجود داشته باشد.
وصیت اگر خیانت کرد نظر شهید اول و ثانی؟؟؟؟