قضاوت آنلاین: در پستهای قبل دادنامه شماره 9809972214500064 مورخ ۱۳۹۸/۱/۲۸ شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری دو بخش رودهن با موضوع «برائت متهم در حمل مشروبات الکلی به علت تحصیل غیرقانونی ادله اثبات جرم» ، سه نقد وارده به آن با موضوعات «عدم تعیین تکلیف مال موضوع جرم، غیر مستند بودن بی اطلاعی قضات از غیرقانونی بودن تفتیش در جرایم مشهود و مشتبه نمودن وقوع جرم با تخلف مأمور» و دیدگاه آقای کاوه نیستانی – وکیل دادگستری در نقد انتقادات مزبور و تأیید و توجیه رأی صادره را منتشر کردیم. در پست حاضر دیدگاه آقای محمدجواد رهسپار- قاضی دادگستری را با عنوان «آیین گفتگو» مطالعه خواهیم کرد.
در پیوند با موضوع، مقالهای با موضوع «رویه قضایی در میزان اعتبار تحصیل غیرقانونی ادله اثبات جرم» از سوی آقای علیرضا مرادی- قاضی سابق دادگستری و وکیل پایه یک کانون وکلای مرکز در وب سایت شخصی ایشان منتشر شد که در آن به رویکرد رویه قضایی نسبت به اعتبار دلایل اثبات جرم که از طریق غیرقانونی تحصیل شده باشد و تحلیل موضوعه همراه با انتخاب نظر برگزیده پرداختند.
همچنین در انجمن ادله اثبات دعوای کیفری از انجمن های زیرمجموعه آیین دادرسی کیفری در قضاوت آنلاین تاپیکی با موضوع «حدود اعتبار گزارش ضابطین دادگستری در کشف جرم جدید» از سوی یکی از اعضاء ایجاد که پاسخهای ارائه شده نسبت به آن مفید فایده خواهدبود.
به این ترتیب، خواننده با دنبالکردن مطالب فوق، ضمن آشنایی با نظرات متعارض مرتبط با موضوع، جایگاه آرای مورد بحث برای وی مشخص و می تواند به جمعبندی قابل قبولی دست یابد.
آیین گفتگو – محمد جواد رهسپار – قاضی دادگستری
پس از انتشار رایی که اخیرا همکار محترم قضایی مان، جناب آقای حامد رحمانیان، به تازگی در باب “تحصیل دلیل به طریق نامشروع” نوشته اند، همکاران محترم دیگر و برخی وکلا، دانشجویان و اساتید، پیرامون آن بحث و گفتگو کردند.
در این میان، برخی نیز در نقد رای مذکور، جانب انصاف را فرو گذاشته و به نقد و حتی جرح صاحب رای پرداختند.
عده ای قلیل نیز توهین را – شاید به دلیل سهولت در نیل به مقصود – بر نقد ترجیح دادند!
راقم این سطور نیز، تجربه ای مشابه داشته است! اما چند نکته را به این بهانه عرض کنم.
یک: حسب بررسی و اطلاع، نخستین بار مرحوم دکتر حسن آقایی فر، دادیار دادسرای ارشاد تهران، در سال 1394، این طرز استدلال و نتیجه گیری را نوشته و بنیان گذاشتند.
با قوت و ضعف ادله طرفین فعلا کاری نداریم، اما آقای دکتر حسن جعفری تبار در کتاب های “یاد استاد – در رثای دکتر ناصر کاتوزیان صفحات 106 تا 119″ و ” دیو در شیشه – در فلسفه رویه قضایی” و نیز آقای دکتر عباس تدین، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد تهران در کتاب “تحصیل دلیل در آیین دادرسی کیفری” دراین باره بحث کرده اند که بسیار قابل استفاده است.
دو: علاوه بر این، در سال 1396، جنبش نرم افزاری دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، نشستی علمی را ترتیب داد که آقایان دکتر عباس تدین (از دانشگاه آزاد)، دکتر محمد یکرنگی، دکتر محسن برهانی و دکتر غلامحسین الهام (از دانشگاه تهران) و آقای رسول احمد زاده قاضی دادگستری و دانشجوی دکتری، حضور داشته و به بحث و تبادل نظر پیرامون تحصیل دلیل به طریق نامشروع و ضمانت اجرای آن پرداختند که نشان از اهمیت موضوع و تازگی آن داشت.
سه: این اشکالی تاریخی است که ما رسم نقد را نیاموخته ایم و به تعبیری به ما نیاموخته اند. فضای مجازی نیز به این مشکل دامن زده است. کافی است صفحات شخصی مقامات عالی رتبه کشور و پی نویسهای آن را ببینید! در این خصوص دکتر سید مصطفی محقق داماد، نیز در کتاب ” در دادگاه جهل مقدس” که به تازگی منتشر کرده اند، به زیبایی هرچه تمام مطلبی مرتبط مرقوم فرموده اند.
چهار: از حق نباید بگذریم. چنانکه قبلا نیز گفتم، در همین کانال کانون مستقل قضات ایران – در نقد پیشنهاد حبس زدایی حقیر به نقل از مرحوم بهمن کشاورز- دو تن از همکاران شریف، آقایان محمد حسنوند و مصطفی ابدالی حسنوند به ترتیب از دیوان عدالت اداری و دادگاه های تجدیدنظر استان لرستان، اثبات کردند که می توان با رعایت اخلاق و اصول نقد، حتی تندترین نقدها را مطرح کرد و در عین حال به اصول اخلاقی نقد علمی پایبند بود.
در پایان مناسب است با ذکر خاطره ای چند بیت شعر تقدیم کنم.
حدود ده سال پیش در استان فارس، یکی از وکلای بنام و شریف (اگر اشتباه نکنم جناب حسن اژدری عضو هیات مدیره کانون وکلای فارس) ابیاتی از دیوان حافظ را قرائت کرده و فرمودند:
گویی حافظ این ابیات را برای وکلا سروده است!
ضمن ادای احترام به ایشان و وکلای شریف میهنمان، عرض می کنم که
احتمالا مراد حضرت حافظ قضات شریف دادگستری نیز بوده اند!
تقدیم به همکار عزیزمان جناب دکتر رحمانیان و همه همکاران عزیز…
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم،
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم؛
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است،
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم؛
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم،
سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم؛
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد،
التفاتش به می صاف مروق نکنیم؛
خوش برانیم جهان در نظر راهروان،
فکر اسب سیه و زین مغرق نکنیم؛
آسمان کشتی ارباب هنر می شکند،
تکیه آن به که برین بحر معلق نکنیم؛
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید،
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم؛
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او،
ور به حق گفت، جدل با سخن حق نکنیم…