-
نتایج جستجو
-
با سلام و احترام
در سال ۱۳۹۴ بنده از جانب پدر بزرگ و برادران و خواهران ایشان یک وکالت کاری دریافت کردم تا علاوه بر انجام امور اداری یک ملک، برای پیدا کردن خریدار آن ملک نیز تلاش کنم. همچنین از سمت یکی از برادران پدر بزرگم نیز یک بنگاه معاملات ملکی به بنده معرفی شد که با کمک این بنگاه، برای فروش ملک دنبال خریدار بگردیم.با بنگاه مذکور، یک قرارداد جعاله به مدت سه ماه امضا کردیم که توافق شده بود در ازای معرفی خریدار و فروش ملک توسط این بنگاه، حق الزحمه بنگاه پرداخت شود. برای تضمین اینکه حق الزحمه بنگاه پرداخت خواهد شد، بنده مبلغ یک میلیارد ریال سفته بصورت تضمینی تسلیم ایشان کردم و رسید آن را گرفتم.
پس از آنکه بنگاه نتواست خریداری را پیدا کند، اظهار نامه ای برای بنده ارسال کرد که طبق قرارداد، بنده موظف به پرداخت حق الزحمه مندرج در قرارداد به ایشان هستم و در غیر این صورت اقدام قانونی میکند. سپس سفته های سپرده شده به ایشان را به شخص دیگری واگذار نموده و شخص ثالث نیز با واخواست آنها ،مبلغ سفته را از اینجانب طلب میکند.
بعد از آن در سال ۱۳۹۷ ، ایشان شکایتی علیه اینجانب با عنوان «جعل سند و استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری» را تقدیم دادگاه میکند. با اشتباه نوشتن نام خانوادگی اینجانب، بنده از این موضوع مطلع نمیشوم و ایشان بصورت غیابی بنده را به تحمل ۱۰ سال حبس و مبلغ ۴۰ میلیون تومان رد مال و ۴۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم میکند.
در شکایت مطرح شده، حرفی از سفته های تضمینی نیاورده ، و ادعای جعل وکالت نامه کاری را میکند. طبق نظر کارشناس اعلام شده است:
با استفاده از برنامه های یارانه ای عبارت «وکیل حق انجام هیچ گونه معاملات ناقله را ندارد» حذف و عبارت «وکالت بلاعزل با حق انجام معاملات ناقله و توکیل به غیر را دارد» اضافه شده است که با اصل وکالت نامه موجود در دفتر اسناد رسمی مطابقت ندارد.
در دادنامه نیز درج شده که اینجانب با جعل وکالت نامه و با استفاده از قرارداد فی مابین اقدام به بردن مال شاکی به مبلغ ۴۰ میلیون تومان نمودم در حالی که در هیچ جای این قرارداد پرداخت وجه از جانب شاکی به اینجانب چیزی درج نشده است.
سوال بنده اینجاست که اولا چگونه اتهام جعل به اینجانب منتسب شده است؟ دوما چگونه اتهام جعل بر روی یک فتوکپی وکالت نامه محرز شده است؟ سوما با توجه به اینکه اینجانب به شاکی محترم طبق قرارداد سفته تحویل دادم و شاکی نیز آنها را به شخص دیگری واگذار کرده که مبلغ آن مطالبه شده است، چگونه میتوان تحقق جرم کلاهبرداری را انتساب داد، چرا که از ارکان وقوع کلاهبرداری بردن مال غیر است ، در حالی که شاکی بیش از دو برابر مبلغی که ادعا میکند از او رفته، به وسیله سفته ها دریافت نموده است.
در تاریخ ۲۳ فروردین ماه سال جاری ، پدر بزرگ بنده به رحمت خدا رفت. در تاریخ ۲۴ فروردین بنده مشغول نصب بنر بودم که بنده را بازداشت کردند و به کلانتری منتقل کردند. در کلانتری بنده تقاضای رویت حکم جلب را نمودم که متوجه شدم حکم جلب شاکی مربوط به شهر دیگری است و یک نامه نیز به ضمیمه آن بود که از طرف اجرای احکام یک شهر دیگر برای شهر محل سکونت بنده صادر کرده بود که در آن درج شده بود محکوم به رای غیابی هستم و در صورت بازداشت بنده را به دادگاه اعزام کنند.
نده از افسر نگهبان جلب نیابت و دستور مرجع قضایی شهر خود را خواستم که افسر نگهبان اعلام کرد شاکی تا یک ربع دیگر آنها را تحویل میدهد ( یعنی زمان بازداشت بنده هیچ یک از این حکم ها و قرارها موجود نبود) ، پس از آن دستبند بنده را باز کردند، مرا داخل حیاط بردند و گفتند هر که پرسید بگویم برای درگیری لفظی مراجعه کردم.
پس از آن شاکی محترم با ادعای اینکه حکم قطعی زندان مرا به مدت ۳ سال و نیم دارد و همچنین مرا محکوم به پرداخت ۲۵۰ میلیون تومان کرده است، به شدت ترساند و ماموران کلانتری هم آن را تایید کرده، با این بهانه که قصد کمک به بنده را دارند، مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان سفته از بنده گرفتند، بدون انکه صورت جلسه ای به بنده بدهند یا رضایتی بابت شکایت صورت گرفته از شاکی بگیرند. او را از کلانتری به بهانه حرف زدن بیرون بردند که دیگر شاکی را ندیدم ، پس از آن ماموران باز هم بنده را رها نکردند ، مرا دستبند به دست به منزل مان بردند. در میام مهمانانی که به واسطه فوت پدربزرگم آمده بودند، نشستند و از خانواده بنده طلب پول کردند و تهدید میکردند اگر پول ندهیم مرا مستقیم به زندان معرفی میکنند. بنده دار و ندارم را به ماموران دادم ، حدود ۱۰۰ میلیون تومان .
حالا بنده تقاضای واخواهی کردم ، اما سفته هایی که به شاکی دادم از یک طرف ، اقداماتی که ماموران کردند از طرف دیگر و مشکلاتی که برای بنده در خانواده به وجود آوردند، بقدری به بنده فشار آورده که تصمیم به خودکشی گرفتم.
به چندین وکیل مراجعه کردم اما به خاطر اینکه دیگر پولی برای بنده باقی نمانده و آبرویی برای بنده نزد خانواده نمانده، الان پولی ندارم که وکیل بدهم، دیگر نمیدانم چه کنم. بنده تا بحال هیچ خلافی در زندگی ام نداشتم و ترجیح میدهم مرگ را تجربه کنم تا زندان.
لطفا راهنمایی ام بفرمایید.
با سلام
من از یه ارگانی شکایت نمودم و حاکم شدم به دریافت مبلغی به انضمام خسارت تاخیر. روی قسمت دوم حکم که خسارت تاخیر بود اعتراض گذاشتن و دادگاه قسمت اول حکم را چون قطعی شده بود اجرا کرد … در رابطه با خسارت تاخیر هم اعتراضشان رد شد و اون نیز جهت اجرا به اجرای احکام رفت …
اجرا در محاسبه مبلغ تاخیر دچار اشتباه شد و مبالغی بیشتر محاسبه و به من پرداخت نمود …..بعد از گذشت چند ماه، محکوم علیه پرونده از من بخاطر تحصیل مال نامشروع شکایت کرده و برام قرار به جلب صادر شده …..آیا این درسته ؟ در صورتی که من هیچگونه تقصیری نداشته ام ..
لطفا راهنمایی کنید.
با سلام خدمت استاد بزرگوار آقای مرادی عزیز
بنده حدود 4 سال در چاپخانه ای مشغول به کار بودم. یک سالی بود کارفرما نسبت به سرویس و تعمیر لیفتراک کوتاهی می کرد با این که از نظر مالی انسان ثروتمندی هستند ایشون.
پالت مقوا به چاپخانه میومد 5 تن 8 تن 10 تن، بنده با یکی از همکاران خالی می کردیم. این شیوه خالی کردن بار در چاپخانه اصلا مرسوم نیست و ما از ترس اخراج مجبور بودیم علی رقم میل باطنی بار تخلیه کنیم.
چند وقتی بود در ناحیه کمر احساس سوزش و درد شدید داشتم. در دی ماه 99 به بیمارستان مراجعه کردم و پس از ام آر آی و آزمایشات پزشکان متوجه شدن دچار سرخوردگی مهره شدم مهره های 4 و 5 . 13 روز استعلاجی دریافت کردم. پزشک معالج اذعان داشت بایستی جراحی کنید و 4 عدد پلاتین در کمر شما قرار بدهند.
بعد از تمام شدن استعلاجی حدودا 3 اسفند کارفرما به بنده اعلام کرد بیا دفتر شرکت و 10 میلیون تومان دریافت کن در محضر اسناد رسمی و سال آینده هم بفکر کار باش و نیازی نداریم به شما و اصلا چاپخانه تعطیل می کنم، ملک چاپخانه هم برای فروش آگهی کردم.
بنده نرفتم محضر و قید 10 میلیون که پنج شش میلیونش حقوق و عیدی پایان سالم می شد را زدم و در سامانه روابط جامع کار شکایت کردم.
کارفرما حدود 13 ماه بیمه منو رد نکرده و نصف حق بیمه از بنده کسر میکردن، 2.5 مرخصی که حق بنده بوده اعمال نمی کردند (درصورت مرخصی رفتن غیبت محسوب می شد و از حقوقم کسر می شد) پرداخت نکردن سنوات، حقوق کمتر از تصویب دولت در هر سال (در سال 99 کل دریافتی ماهانه بنده یک میلیون و هشتصد بوده با داشتن یک فرزند) بن کارگری و حق مسکن و …. که اصلا برای ایشون تعریفی نداشت و بیمه بهمن ماه و اسفند بنده هم رد نشده، کلا لیست بیمه پرداخت نکردن. بنده تا اینجای کار تقریبا مطالعه سطحی داشتم و با قوانین کار آشنا هستم
سرور گرانقدر
سوله چاپخانه حدودا 500 متر مساحت داشت و یکی از دوستان صمیمی کارفرما دستگاه های استخراج ارز مجازی بصورت غیر قانونی قرار داده بود و ماهانه 300 میلیون تومن درآمد داشتند (ضمن اینکه از برق صنعتی که برای اشتغال و تولید در نظر گرفته شده بود استفاده می کردند) به من و دو نفر از کارگران چاپخانه از حساب شخصی خودش یک میلیون تومان پرداخت می کرد ما هم که دلیل این پرداخت را نمی دونستیم ( بعدها متوجه شدیم این دستگاه ها جرم هست) خوشحال شدیم که کمک خرج ما می شود و یکسالی گذشت.
در اوایل اسفند ماه ماموران اداره برق متوجه این دستگاه ها شدند و با هماهنگی مراجع قضایی و نهادهای انتظامی وارد چاپخانه شدند و دستگاه ها را جلب کردند و بردند.
حالا اون شخص صاحب دستگاه ها با قرار 3 میلیارد تومنی بیرون هستند و می گویند که چند تا از دستگاهها کم است. حال به من و دو تا از همکارهایم تهمت زده است که شما خبر دارید که چند تا دستگاهم کجا هستند. این دستگاه ها به گفته خودشان حدودا هر کدام 20 میلیون تومن قیمت دارند.
حالا هم که کارفرما متوجه شکایت بنده (بابت حق و حقوقم در وزارت کار) شده، تهدید کردند که شده باشه پول خرج می کنم و می دهم به مامورین پلیس و آگاهی شمارو زیر شکنجه به حرف میارم. در چاپخانه دوربین مدار بسته بوده ولی از خساست کارفرما یکی دو سالی بوده که ضبط نمی کرده فقط زنده پخش می کرده.
بنده 4 سال و دو نفر دیگه از همکارانم، 12 و 8 سال سابق کار در همین چاپخانه را داریم و در این مدت سر سوزنی از اموال کارفرما کسر نشده و می دانم که تمام این رفتارها برای پس گرفتن شکایت بنده هست و من هیچوقت از حق خودم و خانواده ام نمیگذرم.
در خاتمه عرایضم
با این وضعیت جسمانی که دارم و پرداخت نشدن 2 ماه حقوقم توسط کارفرما و عیدی پایان سال، با دنیای از مشکلات اعم از عقب افتادن کرایه خانه و بدهی و غیره تمنا دارم به بنده مشاوره بدهید. دعای من و خانواده ام همواره همراه شما استاد ارجمند استسوالات بنده از سرور گرامی
1- من برای دیسک کمرم به کجا مراجعه کنم؟
2- مدارک مورد نیاز برای اثبات اینکه دیسک کمرم حین کار و باربری بوده چیست؟
3- آیا کارفرما می تواند به گفته خودش پول بدهد و ما را شکنجه بدهد؟
4- آیا تهمت زدن به بنده مانع شکایت بنده در وزارت کار (بابت حق و حقوقم ) و دادسرا (بابت دیسک کمرم ) می شود، بطوری که بنده حق و حقوقم را نتوانم بگیرم؟
5- آیا یک میلیون تومنی که دوست صمیمی کارفرما برای ما از حساب و کارت بانکی شخصی خودش برای ما واریز می کرد هم، جز پرداختی کارفرما محسوب می شود ؟6- آیا باتوجه به اینکه این دستگاه ها بصورت غیر قانونی فعالیت می کردند و با حکم قضایی جلب شدند، کارفرما و شخص صاحب دستگاه ها می توانند علیه بنده شکایت کنند ؟
7- اگر از بنده و همکارانم شکایت کردند، بنده و همکارانم با چه ادله ای از خودمان دفاع کنیم ؟
8- تهدید کردند اعمال فشار از سوی کار فرما به بنده برای پس گرفتن شکایت را چگونه ثابت کنم ؟
با سپاس و درود بی کران
با سلام
اینجانب دارنده ثالث چکی هستم که تاریخ آن برای سال ۷۵ بوده و پس از برگشت چک با ظهرنویسی به من منتقل شده و به عنوان دارنده چک دعوی حقوقی مطرح کردم.
در مراحل بدوی – واخواهی – تجدیدنظر با وجود ارائه استشهادیه ای توسط خوانده که داستانی بی ربط با واقعیت را مطرح کرده بود، در نهایت احکام به نفع من صادر شد.
صاحب حساب با گذشت چند ماهی از رای تجدیدنظر، محکوم علیه با استناد به بند 7 ماده 426 ق.ا.د.م (اسناد مکتوم) و شهادت کتبی شاهد جدید و با استناد به یک برگه فاکتور کپی که زیر آن شماره چک را نوشته بود، با ادعای این که اصلاً ید قبلی من ذینفع نبوده و من این چک را به شخصی دیگر که سنگ فروش هست داده بودم و در آن سال ها با سنگ فروش مشکل داشتم و در نهایت مشکل حل شد و سنگ فروش چک را آورد دم مغازه و چون من نبودم، تلفنی به سنگ فروش گفتم چک را به همان شخص ید قبل از من بدهند که چک را تحویل بانک دهند و ید قبل من خیانت در امانت کرده و چک را ۶ ماه بعد به بانک برده و برگشت زده و من تا به حال از چک خبر نداشتم.
در روز رسیدگی، با لایحه ای تناقضات فاحش استشهادیه ها را به قاضی اعلام نمودم و شفاهی هم خواستم اصالت آن سند کپی مکتوم بررسی شود.
با توجه به اینکه حکم جلب محکوم علیه را داشتم، در روز رسیدگی وکیل معرفی کرده بود که وکیل اصلا به پرونده و چک مسلط نبود و وقتی که در جلسه تذکر دادم قاضی قاطع گفت چرا صحبت کردی شما ساکت باشد و قاضی مکررا از وکیل می پرسید حسن نیت دارنده ثالث را چطور می خواهی زیر سوال ببری که وکیل پاسخی نداشت.
در آخر جلسه در عین تعجب من، قاضی باز هم به وکیل درخواست کننده اعاده دادرسی مهلت ۱۰ روزه داد برای ارائه دفاعیه جدید؟!
در لایحه جدید وکیل صرفا به سوابق و شغل های شاهدهایش اشاره کرد و نکته جدیدی را مطرح نکرد که به نظر من قاضی محترم با توجه به اینکه مثلا یکی از شهود پزشک است و شهودهای دیگری در شغل تجارت فعالیت دارند، این موارد را جهت صدور رای قرارداد و به استناد بندهای 5 و 7 ماده 426 ق.ا.د.م کلیه آرای قبلی را نقض و رای به بی حقی من دادند.حال
اولاً با توجه به اینکه قاضی محترم بر خلاف قواعد رسیدگی مهلت دوبار به درخواست کننده داد، بدون اینکه اخطار تبادل لوایح به من بدهد، رای به نقض کلیه آرای قبلی را داد.
ثانیا در رای به استناد ماده ۴۲۶ آ.د.م و استناد به همان سند مکتوم که اصالت آن تایید نشده بود و اغفال من اشاره شده است.
حال آیا من می توانم برای
1- عدم توجه قاضی تناقضات شاهدها که همه دروغین هستند،
2-عدم دستور قاضی جهت بررسی اصالت سند مکتوم که ۱۰۰ درصد جعلی است،
3- فرصت دوباره ۱۰ روزه به درخواست کننده اعاده دادرسی بدون اخطار تبادل لوایح به من، از قاضی شکایت کنم
1- آیا این شکایت با توجه اظهارات بالای من به جایی می رسد ؟
2- رسیدگی مجدد به این پرونده که رای قطعی اعاده دادرسی صادر شده است، به چه صورت امکانپذیر است؟
با عرض پوزش به علت اطاله کلام
با سپاس از زحمات
با سلام
مورد کلاهبرداری شخصی واقع شده ایم
مورد معامله 24 تن برنج هندی سال 98 بوده که کلاهبردار با صدور چک اقدام به خرید نموده و ما نیز کالا رابه انبار ارگانی تحویل داده ایم، غافل از این که تبانی در کار است و شخص واسط با همکاری ارگان اقدام به واسطه گری و هدایت کالا به انبار می کند و پس از تحویل بار مبلغ به حساب واسط واریز و نامبرده با بستن تلفن های خویش و ترک محل و ارسال پیامک های ضد النقیض و بعضاً تهدید به شکایت و غیره وقت کشی کرده و دست آخر با شکایت از فروشنده بدلایل واهی از جمله کیفیت بد کالای تحویلی و یا کسری بار درخواست استرداد چک را می نماید.
(طبق تحقیقات بعمل آمده نامبرده با ثبت 4 شرکت و کلاهبرداری های وسیع در مناطق مختلف به این امر اشتغال دارند که پرونده های وی همی اینک بدست ما رسیده است)
(با توجه به این که خوشبختانه بار را شخصاً تحویل داده ایم و بارنامه در دست داریم و از انبار هم حین تحویل کالا قبض انبار گرفته ایم، قبل از واریز وجه کالا به حساب واسط به دفتر ارگان مراجعه و از ایشان خواستیم وجه کالا را به حساب خود ما که مدارک مثبته داریم، واریز نمایند (به دلایل فوق) که با برخورد تند مسئولین آنجا مواجه شده (در حد فحش و ناسزا که بسیار عجیب بود از یک ارگان بنام دولتی!!) و تقریبا طی یک ساعت حضور در آنجا متوجه تبانی بین افراد شده و با ارسال نامه خواستار توقف پرداخت وجه به حساب واسط شدیم که طبیعتاً آنها اینگونه عمل نکردند!
اما موضوع از جایی عجیب و اندکی پیچیده می شود که:
1) در پرونده کرج ایشان بعد از پیگیری های مال باخته و اخذ حکم جلب (همانند ما) کم کم در دادگاه مورد سئوال های عجیب و غریب دادستان قرار می گیرند که نهایتاً به این نتیجه می رسند که قاضی از قضاوت عادلانه عدول کرده و ظاهرا سفارشی در میان است! دست آخر قاضی آن شعبه قرار جلب دادرسی صادر می فرمایند!
2) بنده نیز چون با شکایت مشابه در همان تاریخ در شعبه تهران مواجه شده بودم (استرداد چک و غیره) که البته با مدارک مثبته دفاع کرده و 2 ماه منتظر جواب شعبه ماندم، با توجه به موضوع کرج حساس شده بودم و بعد از طولانی شدن روند صدور رای توسط شعبه، به آنجا مراجعه کرده و با فشار به منشی دادگاه متوجه شدم که رای صادر شده اما در سامانه ثنا درج نشده بوده (رأی به طرز صریح و واضح قرار عدم استماع داده شده بود، به خاطر دلایل روشن از جمله بی سر و ته بودن موضوع داخواست شاکی (واسط) که از آن جمله استناد به شماره ای که نه شماره چک صادره است و نه شماره پرونده و نیز صدور حکم جلب را رعایت قانون و … رای قطعی صادر شده بود)
کپی برابر اصل رای را گرفته و با خیال راحت مراجعه کردم.
اما:
3) هفته پیش ابلاغی در ثنا بارگذاری شده است که مجدداً برای همان شماره پرونده رای صادر گردیده!!
اما این بار با قید ” صرف نظر از شرح خواسته…” حکم جلب صادره ضمن رعایت قوانین بوده و غیره… اما نکاتی را اضافه کرده که جای ابهام داشت و بنظر پیغامی را به شاکی می رساند! که بنده نگران شدم که موضوع از چه قرار است؟؟ و نکته بسیار عجیب تر اینکه رای صادره قابل اعتراض!!!
و دو روز بعد از آن اخطار تبادل لوایح دال بر اینکه
شاکی به استناد همان موضوعاتی که قاضی محترم اضافه کرده بودند، به پرونده اعتراض کرده و درخواست رسیدگی داده اند!
نمی دانم از این واضح تر می شود عنوان کرد که شخص محترم کلاهبردار به کمک ارگان مذکور و قضات دادگاه ها و 4 شرکت ثبت شده شان مشغول کسب و کار کلاهبرداری هستند یا خیر؟
سوال اما اینجاست؟
1- تبادل لوایح کرده و جواب شعبه را بدهم
یا
2- شکایت کرده و از قاضی به خاطر صدور دو رای متناقض سئوال بپرسم؟؟