-
نتایج جستجو
-
سلام
بنده در دادگاه بدوی به علت شکستن درب شیشه ای راهرو ملک مشاع محکوم به سه سال حبس تعریزی تعلیقی شدم بنده در دادگاه تجدیدنظر مدعی شدم که این درب سالم است و به شکل فابریکی است و این شیشه اگر شکسته می شد قابل جایگزینی نبود و قدیمی است و تولید نمی شود.
دادگاه تجدیدنظر قبول نکرد و به من گفت دو نفر شاهد وجود دارد. بنده گفتم که این شهود تعرفه ای هستند و و در پارکینگ پشت مجتمع قضایی پرسه می زنند و پول می گیرند شهادت می دهد حتی از اقوام من برای اعسار از همین افراد استفاده کردند.
دادگاه قبول نکرد و بنده محکوم به همان سه سال حبس تعزیری تعلیق شدم و قاضی تجدیدنظر گفت اگر شهود دروغ می گویند برو از شهود شکایت کن.
خواستم بپرسم که بنده چه نوع شکایتی ممکن است علیه شهود مطرح کنم یا اصلاً چنین چیزی ممکن است که بازپرس شهود را سوال و جواب کند یا به کلانتری برای بررسی ارجاع کند؟
موضوع: مبدا محاسبه خسارت تاخیر چک
درود بر شما
در خصوص مبدا محاسبه خسارت چک از منظر زیر به موضوع نگاه کرده که رای وحدت رویه زیر ﮐﻪ آخرین اراده ی قانونگذار است و با توجه به قسمت ” لزوماً صادرکننده باید وجه آن را نزد بانک تأمین کند ” در رای وحدت رویه اخیر آیا می توان نتیجه گرفت؟
که چنانچه صادر کننده تامین وجه نکند دارنده چک می تواند هر زمان چک را به بانک ببرد و با برگه عدم پرداخت مواجه می شود و بالتبع آن مطالبه خسارت را از مبدا تاریخ صدور چک مطالبه کرد ؟ به نظر در قالب موارد باید مبدا خسارت از تاریخ صدور باشد مگر اینکه :
1- ثابت شود چک سفید امضاء یا بدون تاریخ صادر شده است و دارنده آنرا تکمیل کرده باشد
2- ثابت شود چک مستند به قراردادی بوده است و دارنده چک باید در سررسید چک تعهداتی انجام میداده که این امر محقق نشده است
3- ثابت شود صادر کننده چک در سر رسید وجه چک را در حساب کارسازی کرده باشد و دارنده آن به بانک مراجعه نکرده باشددر بعضی از موارد دارنده چک به هر دلیلی در سررسید به بانک مراجعه نمی کند و بالتبع گواهی عدم پرداخت نیز صادر نمی شود و چند سال بعد به بانک مراجعه می کند و گواهی عدم پرداخت می گردد – مشاهده می شود که قاضی رسیدگی کننده بدون اینکه یکی از 3 دلیل بالا محقق شده باشد ، مبدا خسارت تاخیر را ، تاریخ گواهی عدم پرداخت چند سال بعد یا بعداً از تاریخ دادخواست می دهند . مانند رای زیر :
” در خصوص مطالبه خسارت تاخير تادیه با توجه به اینکه خواهان پس از تاریخ سررسيد چک موصوف نسبت به مطالبه وجه چک از محاکم صالح حقوقی اقدامی نکرده است ونزدیک به 17 سال بعد از تاریخ سررسيد چک اقدام به مطالبه وجه چک از سوی خواهان گردیده به استناد قانون استفساریه ماده 2 اصلاح موادی از قانون چک در خصوص مطالبه تاخير تادیه وجه چک از تاریخ سر رسيد ناظر به مواردی ميباشد که پس از سر رسيد چک اشخاص فورا اقدام به مطالبه وجه چک می نمایند وگذشت قرین به 17 سال از تاریخ سر رسيد چک حکایت بر آن است که دارنده اراده به مطالبه نداشته لذا با لحاظ ماده 522 قانون آیين دادرسی مدنی و 318 قانون تجارت خسارت تاخير تادیه از تاریخ عدم پرداخت مورخ 98/3/8 لغایت زمان اجرای حکم مورد محاسبه و در حق خواهان پرداخت ميگردد.
در پرونده فوق تاریخ صدور چک 81/3/25 میباشد.درخواست دارم در خصوص استدلال اینجانب و نظر قاضی محترم ، اعلام نظر فرمایید.
با سپاس از توجه شمابا سلام
من مقداری از سهام یک کارخانه را بصورت قولنامه ای به فردی منتقل کردم. سپس این کارخانه را بنام همسرم کردم.
بابت موضوعی در کلانتری بازداشت شدم. آن شخص به کلانتری آمد و من برای اینکه از من شکایت فروش مال غیر نکند، خانه مادرم را که وکالت تام داشتم طی یک قولنامه صوری به ایشان فروختم (منظورم از صوری این است که ثمن معامله را دریافت نکردم). با این کار به صورت شفاهی مقرر شد که قولنامه سهام کارخانه را به همسرم تحویل دهد. اما پس از آن علیرغم مراجعه، از دادن آن وکالت سهام خودداری کرد.
حدود 1 سال بعد ایشان در خصوص کارخانه از من شکایت فروش مال غیر کرد و من محکوم شدم. مادرم هم برای اینکه منزل را از دست ندهد، آنرا به خواهرم منتقل کرد و تاریخ قولنامه آنرا قبل از تاریخ قولنامه صوری من و طلبکارم در زندان تنظیم کرد.
آن فرد در مورد ملک مادرم هم شکایت کرد و من مجددا محکوم به فروش مال غیر شدم (قاضی در رای خود استناد کرده بود که من باید قبل از قولنامه وضعیت ملک را از مادرم استعلام میکردم).
یعنی آن فرد طلبکار دو شکایت فروش مال غیر در خصوص کارخانه و خانه مادرم کرد و من محکوم شدم (با توجه به چند شکایت همزمانی که از من شده بود، جو روانی دادگاه هم علیه من بود.)
آن فرد از قولنامه سهام کارخانه سو استفاده کرد و آنرا به همسرم نداد و حتی شکایت فروش مال غیر علیه من طرح و من محکوم شدم. در این شرایط و با توضیحاتی که ارائه کردم، من چگونه میتوانم از آن فرد به جرم خیانت در امانت شکایت کنم و اینکه شاهدی ندارم، آیا درخواست قسامه برای این موضوع ممکن است؟ برای اینکه بازپرس اقدام به بررسی کند چه شکایت و مدارکی باید ارائه دهم؟
خیلی متشکرم.
سلام
شوهر من (الف) از فرد (ب) چکی را گرفته که صادرکننده چک فرد (ج) بوده است.
چک پاس نشد به علت عدم موجودی ولی بعد فهمید که امضای چک جعلی است. شکایت کرد، بازپرسی به استناد نظر کارشناس چک را جعلی اعلام و رای بدوی هم مبنی بر جعل چک صادر شد و متهم (ب) به جرم جعل و استفاده از سند مجعول محکوم شد.
[طبق نظر کارشناس متن چک را متهم (ب) نوشته. متهم ادعا کرده چک را بابت یک قرارداد گرفته ولی طبق نظر کارشناس، قرارداد فاقد اصالت تشخیص داده شد]
در تجدید نظر گفته صادرکننده چک (ج) باید شکایت می کرده. قاضی پرونده را برگرداند به شعبه بدوی برای تکمیل تحقیقات (شناسایی صادرکننده و بازجویی از اون).
صادر کننده زن معتادی است که فاقد محل مشخصی است. بنابراین پرونده به صورت عدم شناسایی صادر کننده برگشت دادگاه تجدیدنظر.
حالا قاضی تجدید نظر میگه چون صادرکننده (ج) ادعایی در خصوص جعلی بودن چک نداره پس نمی توان ارائه دهنده چک (ب) را محکوم کرد. چون ممکنه فرد (ب) هم از جعلی بودن اطلاع نداشته [علیرغم متن نوشته شده چک توسط متهم و قرارداد فاقد اصالت اون].
1) با این نظر قاضی که متهم هم از جعلی بودن اطلاع نداشته، آیا ممکنه تجدیدنظر رای بر برائت بدهد؟
2) جعلی بودن چک در متن حکم باید منعکس بشه یا نه؟ چک تعیین تکلیف میشه؟
3) اگه متهم تبرئه بشه، تکلیف شوهر من چیه؟ آیا هیچ راهی برای رسیدن به حق وجود نداره؟
ممنونم
با سلام خدمت استادان معزز سایت وزین قضاوت آنلابن
در صورتی که دادیار در خصوص موضوع شکوائیه پس از تحقیقات لازم قرار منع تعقیب صادر نماید و با اعتراض شاکی پرونده جهت رسیدگی به اعتراض به دادگاه کیفری 2 ارسال شود، تصمیم قاضی در خصوص تایید نظر دادیار به چه صورتی می باشد آیا می بایستی حکم صار نموده و پرونده مختومه گردد یا اینکه صرف تایید کافی بوده و حکمی در این خصوص صادرنم یشود؟
با تشکر از زحمات شما